تمدنی که شهر شوش دوره کورش به آن تعلق داشت، معمولا «عیلام» (یا «ایلام») خوانده می شود. اما برخلاف تصور معمول، اولین ریشه های تمدن عیلام در منطقه شوش نبود. دشتی که شوش در آن واقع شده، منطقه شمال خوزستان و میان رودهای کرخه و دز، از قدیم ترین دوران به عنوان منطقه شرق «بین النهرین» شناخته می شده است.
مجله روشن - خط کشی و فاصله گذاری بین «تاریخ» و «باستان شناسی» چندان کار ساده ای نیست. در فارسی، به خصوص، کلمه «باستان شناسی» (هرجند که ترجمه مستقیم آرکئو- لوگیای یونانی است)، اما مفهوم «باستان» را هم به ذهن متبادر می کند و باعث می شود که خیلی ها فرق بین «تاریخ دان باستانی» و «باستان شناس» را ندانند، یا هر دوره ای را که در آن «باستان شناس»ها فعال هستند، دوره «باستان» بدانند. اما باستان شناس ها ممکن است روی دوره هزار سال یا 500 سال قبل کار کند که خیلی هم باستانی نیست. گذشته از آن که حتی «باستان شاسی» گذشته نزدیک را هم داریم که همین چند سال و چند دهه گذشته را می کاود.
اما از این بحث ها که بگذریم، فرق کلاسیک بین یک باستان شناس و یک تاریخ دان این است که باستان شناس با «آثار مادی» کار دارد و تاریخ دان با «متن». به همین طریق هم دوره ای که در آن «متنی» وجود ندارد را دوره «پیش از تاریخ» می دانیم که بیش تر زمینه کار «باستان شناسان پیش از تاریخ» است. اما این به این معنی نیست که دوره «پیش از تاریخ» به معنی نبودن «تمدن» (به هر دو معنی اخص و عمومی آن) بوده.
این که حدود 5500 سال پیش یا در همین حدود برای اولین بار «نوشتن» آغاز شده (هرچند که قرن ها طول کشید که فن «نوشتن» به هنر «نگارش متون» تبدل شود) به این معنی نیست که 5600 سال قبل، وضع زندگی مردم خیلی با 5400 سال قبل متفاوت بوده. این آغاز نوشتن فقط برای این مهم است که برای اولین بار، روایتی که مردم از زندگی خودشان ارائه می دادند، یعنی «نقل شخصی» آن ها از دنیای اطراف شان را به ما عرضه می کند.
همان طور که گفتیم، این «روایت» است که برای یک تاریخ دان جالب و قابل مطالعه است و انتخاب امروزه ما از این روایت ها برای ساختن «سرگذشت خودمان» است که «تاریخ» ما را می سازد.
این تاریخ ما، همان طور که قبلا بارها اشاره کردیم، در ایران به طور معمول از دوره هخامنشی، با ذکر محدودی از دوره «مادی» شروع می شود. دوره قبل از ماد و هخامنشی به طور مختصر با ارائه تصویری اجمالی در چند صفحه از تاریخ «بین النهرین» باستان به عنوان بستر تولد فرهنگ «ایرانی»، خلاصه می شود و برای دانش آموزان و بیش تر عامه ایران، فقط خاطره محوی از «عیلام» و «بابل» و «آشور» به جای می گذارد.
اما باز هم به یاد بیاوریم در زمانی که کورش امراتوری اش را پایه گذاری می کرد، حدود سه هزار سال از عمر شهر «شوش»، یکی از پایتخت های آینده هخامنشیان می گذشت! یعنی فاصله زمانی ما از کورش کم تر است از فاصله زمانی کورش از پایه گذاری شهر شوش!
تمدنی که شهر شوش دوره کورش به آن تعلق داشت، معمولا «عیلام» (یا «ایلام») خوانده می شود. اما برخلاف تصور معمول، اولین ریشه های تمدن عیلام در منطقه شوش نبود. دشتی که شوش در آن واقع شده، منطقه شمال خوزستان و میان رودهای کرخه و دز، از قدیم ترین دوران به عنوان منطقه شرق «بین النهرین» شناخته می شده است.
اولین ارجاعات به این منطقه در متون سومری است که در منطقه غرب این دشت نوشته شده اند و به نظر می آید که سلطه بر این دشت، از جمله خواسته های حاکمان سومر بوده. در حدود 2700 سال قبل از میلاد مسیح، حاکمان شهر سومری «کیش» به شوش دسترسی پیدا می کنند و دوره «عیلام کهن» را آغاز می کنند.
اما این تسخیر شوش، باعث برخورد آن ها با حاکمان محلی مناطق کوهستانی شرق و جنوب دشت شوش، یعنی کوهستان های جنوب زاگرس و منطقه بختیاری و غرب استان فارس امروز می شود. حاکمان شهر «اوان» به نظر اولین «عیلامی»هایی هستند که با سومری ها سر سلطه منطقه شوش درگیر و حتی در چند مرحله، موفق به فتح شهرهای سومر در آن سوی رود دجله هم می شوند. حاصل خیز بودن سومر و دشت شوش و به خصوص دسترسی به معادن فلزات و جنگل های کوهستانی شرق دشت شوش، دلیل اصلی این رقابت ها بوده است.
«سارگون بزرگ»، شاه سامی زبان شهر «اکد» در شمال سومر در حدود 2300 سال قبل موفق شد منطقه شوش را هم تسخیر کرده و شاید «اولین امپراتوری» تاریخ را پایه گذاری کند. هرچند که امپراتوری اکد بعد از مرگ سارگون خیلی سریع از بین رفت، ما یکی از اثرات اصلی آن، که گسترش خط میخی در منطقه ای گسترده تر از سومر بود، به یکی از پایدارترین تغییرات تاریخی منجر شد.
خط میخی که برای نخستین بار در حدود هزار سال قبل از سارگون به وجود آمده بود، هنوز هم شاید رکورد طولانی ترین دوران استفاده در بین همه خطوط را در تاریخ بشریت دارد، چون تا اواخر قرن اول قبل از میلاد هنوز هم در منطقه بین النهرین استفاده می شد: زمانی بیش از 3300سال. این را مقایسه کنید با 1600، 1500 سال خط آرامی خط عربی، حدود 2400 سال خط لاتین، یا 2700 سال خط آرامی یا همین حدود خط چینی.
سارگون این خط را به همراه زبان اکدی به زبان اداری منطقه شوش تبدیل کرد. هرچند که زبان اکدی به هر حال جایش را به زبان عیلامی ها داد، اما خط میخی در طولانی مدت تبدیل به خط اصلی زبان عیلامی هم شد و برای هزاران سال، خط و زبان اصلی فرهنگ در منطقه جنوب و جنوب غرب ایران، «تاریخ ایران» را شاید بشود از این جا آغاز کرد.
کلمات کلیدی مطلب : مقالات | دانستنی های گوناگون | مقالات علمی و آموزشی
منبع : عصرایران
آیا وقتی ناراحت هستید گریه می کنید یا جلوی اشک خود را می گیرید؟ با ما همراه شوید تا از فواید گریه کردن و اشک ریختن آگاه شوید!
فواید گریه کردن و اشک ریختن
احساسات در همه ما به یک اندازه تقسیم نشده و برداشت ما هم از آنها نسبی است. برخی گریه کردن را خوب نمیدانند. اما آیا گریه کردن بد است؟
فواید اشک ریختن!
جاری شدن اشک به منزله رهایی از استرس، اضطراب، غم و ناامیدی است. گریه کردن میتواند از نظر ذهنی شما را به فردی بهتر تبدیل کند. البته فواید اشک ریختن فقط محدود به اشک ناشی از ناراحتی نیست و اشک شوق نیز فواید زیادی دارد.
اگر شما شرایط خوبی ندارید و همه چیز را درون خودتان ریختهاید، بدانید که از نظر روانی و جسمی به بدن خود آسیب وارد کردهاید. اشک ریختن، علاوه بر این موارد، به تقویت بینایی کمک میکند و میتواند 90 تا 95 درصد باکتریهای چشمی را در 10 دقیقه از بین ببرد.
گریه کردن از نظر درمانی مفید است
در مطالعات روانشناختیِ اخیر نشان داده شده که گریه کردن میتواند میزان ترشح اندورفین مغز را افزایش دهد. اندورفین همان هورمون مربوط به ایجاد حسِ خوب در بدن است که خود میتواند مسکنی طبیعی باشد. گریه کردن همچنین از میزان منیزیم بدن میکاهد و از این طریق مانع آسیب دیدن مغز و بدن میشود.
درست است که با گریه کردن مشکل شما حل نمیشود، اما حداقل میدانید که برای لحظاتی آرامش را تجربه کردهاید. این کار باعث میشود با تمرکز بیشتری بر تمام ابعاد مشکلات خود نگاه کنید و به پاسخی برای حل آن برسید.
گریه کردن در بین مردان و زنان
گریه کردن در بین مردان و زنان وجهه خوبی ندارد. اگر یک خانم گریه کند، همه میگویند که او ثبات ندارد و بیش از حد احساسی است، اما اگر یک مرد گریه کند اوضاع بدتر هم میشود؛ همه میگویند که او هنوز بزرگ نشده و به والدین خود وابسته است. همین مسائل اغراقآمیز بوده که مردان و زنان را به سرکوب کردن گریه خود تشویق کرده است. اصلاح یک برداشت اجتماعی کار زمانبر است و تکتک افراد در آن سهیم هستند.
از احساسات خود فرار نکنید
من دوست دارم گریه کنم، یا به عبارت بهتر، اگر احساس ناراحتی کنم آن را پنهان نمیکنم. کسانی که ناراحتی را پذیرفتهاند، از دیگران هم میخواهند که با آن کنار بیایند. این افراد میدانند که سرکوب احساسات عواقب خوبی ندارند، به همین دلیل از کسانی که این کار را میکنند میخواهند که گریهشان را سرکوب نکنند.
زمانی که ما با بدنمان صادق هستیم، بدن نیز با تمام ظرفیت خود ادامه میدهد. سالها است که در مورد ابعاد اجتماعی و روانی گریه کردن صحبت شده و حالا وقتش رسیده که به این قابلیت بیولوژیکی خود احترام بگذاریم: گریه کردن.
گریه کردن نشانه ضعف نیست، بلکه نشانهی قدرت درونی و آگاهی ما از فواید آن است.
کلمات کلیدی مطلب : مقالات | دانستنی های گوناگون | خانواده و روانشناسی
منبع : آفتاب
هوش فضایی که مربوط به تجسم سه بعدی اشیا است، بیش از هر چیزی با هنر در ارتباط بوده و باعث تقویت درک کودک از محیط پیرامون و اشیای موجود در آن می شود.
محققان معتقدند پرورش هوش فضایی کودکان باعث می شود تا آنها در بزرگسالی در رشته های طراحی، عکاسی، معماری، مهندسی و هنر موفق شوند. در حال حاضر اسباب بازی های مختلفی برای پرورش این جنبه از هوش کودکان طراحی و ارائه شده است. از آنجا که روانشناسان پایان دوسالگی را بهترین زمان برای تقویت هوش فضایی کودکان می دانند، تهیه این نوع اسباب بازی کمک زیادی به پرورش ذهنی کودکان می کند. در این نوع اسباب بازی ها شکل های مختلفی طراحی شده است. به کودک کمک کنید تا مکعب ها، مستطیل ها و مربع ها را در محل صحیح خود قرار دهد. به او بیاموزید چگونه اندازه های اضلاع اشکال را با محل خودش تطبیق دهد و زاویه های آن را بر جای خود منطبق کند.
البته استفاده از مقوا و برش مثلث، مربع و یا مستطیل در مرکز مقوا و جدا کردن آن هم روش ساده ای است که با استفاده از آن نیازی به تهیه اسباب بازی نخواهید داشت. پس از جدا کردن اشکال مختلف از مقوا، کودک را راهنمایی کنید تا دوباره اشکال را در جای مخصوص خود قرار دهد. این شیوه توانایی استدلال و تجسم فضایی کودکان را پرورش داده و تمرکز او را تقویت می کند.
هوش دیداری / فضایی یا تصویری : این نوع هوش توانایی درک پدیده های بصری است. یادگیرنده های دارای این نوع هوش ، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان می آید. مهارت های آنها شامل موارد زیر است: ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری (احتمالا از طریق هنرهای تجسمی)،دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن وطراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری. شغل های مناسب برای آنها عبارتند از:دریانورد،مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، معمار، طراح داخلی، مکانیک،مهندس
بسیار مفید خواهد بود که کودک شما بتواند الگوهایی از وقایع زندگی، اعم از الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری و نیز الگوهای طراحی و راهبردی، استنتاج و ترسیم کند. شما می توانید با استفاده از پازل های ساده، از سن پایین این عادت فکر کردن را در کودک تقویت کنید.
از کودک خود بخواهید روی یک تکه کاغذ نقاشی بکشد و سپس از او بخواهید آن را به کمترین تعداد، یعنی دو قسمت ببرد و مجددا با استفاده از آن دو قسمت تصویر اصلی را بسازد، و بعد آن را به بیشترین تعداد ببرد و همین کار را انجام دهد. به تدریج که کودک تان بزرگ تر می شود می توانید نقاشی های مفصل تری بکشید و مانند یک پازل پیچیده آن را به قطعات بیشتری تقسیم کنید.
شما می توانید با خواستن از کودکتان که صورت های شاد و صورت های غمگین بکشد به او کمک کنید تا با احساس های خود ارتباط برقرار کند و احساس های دیگران را بشناسد. عکس های افراد مختلفی را که می شناسد به او نشان دهید و از او بخواهید احساس افراد داخل عکس را بیان کند. این کار به کودک شما کمک می کند تا نه تنها احساس های مختلف را بشناسد، بلکه با دیگران همدلی کند و ارتباط نزدیک تری با آنها برقرار سازد. بعدا می توانید او را با روزنامه ها مختلف آشنا کنید. بعضی از بچه ها حتی در بین هجده ماهگی به تماشای مجله های رنگی علاقه دارند و نام اشیایی را در آنها می گویند و به چیزهایی که نام آنها گفته می شود اشاره می کنند.
در سنین بالاتر می توان چهره ها را به آنها نشان داد و سوال هایی مانند فکر می کنی آن شخص چه احساسی دارد؟ یا چهره او چه احساسی را نشان می دهد؟ از آنها پرسید. آنگاه می توان درباره اینکه چطور می توان با آنها همدردی کرد و یا آنها را آرام کرد، صحبت کرد. وقتی کودکتان کمی بزرگ تر شد می توانید آدمک هایی بکشید و از او بپرسید وضعیت های مختلف آنها از نظر احساسی چه مفهومی دارد. بعدا از کودک خود بخواهید آدمک هایی بکشد و احساس های مختلف آنها را نشان دهد. از نقاشی برای گسترش دید کودک خود از جهان نیز می توانید استفاده کنید.
یک فکر خیلی ساده این است که وقتی آب از دست تان می ریزد چه اتفاقی می افتد شما و کودکتان می توانید یک نقاشی بکشید که در آن یک ظرف آب واژگون شده و آب آن روی کف اتاق ریخته و یک حوضچه کوچک ساخته است. یا از لبه میز به صورت قطره ها و ترشح های درشت روی کف اتاق می ریزد. این نوع تمرین ها حافظه کودک شما را تقویت می کند و ادراک های او را از دنیای اطراف عمق می بخشد. هر وقت که مشغول گفتن یا نوشتن داستان هستید یا زمانی که کودک تان آنقدر بزرگ شده است که این کارها را خودش انجام دهد، همیشه از او بپرسید که آیا می توان قسمتی از داستان را به تصویر کشید.
ابتدا به او کمک کنید و بعدا از او بخواهید تصویری بکشد تا آنچه را در مخیله خود دارد تجسم کند وآن را با تصاویر نشان دهد، نه فقط با کلمات، حتی در حین گفتگو می توانید موضوع تصاویر ذهنی را مطرح کنید و او را وادار کنید تصویر ذهنی خود را با کلام ونه فقط با نقاشی بیان کند.
منبع : سیر تا پیاز
بر اساس the Fermi paradox منطقی می تواند باشد که در این فضای نامتناهی، تعداد زیادی از انواع حیاتِ بسیار پیشرفته وجود داشته باشند اما چرا تماس و ملاقاتی با آنها صورت نگرفته است؟
حدود 60 سال پیش 4 فیزیکدان امریکایی در حین قدم زدن به سمت سالن نهارخوری لابراتوار ملی و سری لس آلاموس به طور غیرجدی در باره بشقاب پرنده ها حرف می زدند. هیچکدام هم اعتقادی به وجود آنها نداشتند.
صحبت شان به امکان سفر در کهکشانها با سرعت سریعتر از نور و امکان وجود حیات در این فضای بیکران کشیده شد یکی از فیزیکدان ها به نام انریکو فرمی به این تتاقض اشاره کرد که به وجود آمدن حیات اتفاق نادری در این میلیاردها کهکشان نباید باشد پس پس بقیه کجا هستند؟
بر اساس the Fermi paradox منطقی می تواند باشد که در این فضای نامتنهاهی، تعداد زیادی از انواع حیاتِ بسیار پیشرفته وجود داشته باشند اما چرا تماس و ملاقاتی با آنها صورت نگرفته است؟
محافظه کارترین جواب می تواند این باشد که جهان آنقدر وسیع است که حتی اگر موجودات پیشرفته ای باشند امکان عبور از یک سو به سوی دیگر عملا ناممکن است. چیزی شبیه اینکه دو کودک ساکن کوبا و چین بادباکی را در هوا رها کنند و شانس اینکه این دو بادبادک به هم برسند ناممکن است.
البته صدها نظر و ادعای جذاب هم وجود دارد که به سئوال بالا پاسخ می دهد. مثلا اینکه، موجودات فضایی، زمین را می شناسند و ما را زیر نظر دارند، یا اینکه خیلی وقت است در بین ما هستند و تصمیمات ما را کنترل می کنند. شاید هم ما در یک محیط مصنوعی، ساخته شده توسط آدم فضایی ها زندگی می کنیم.
ادبیات علمی تخیلی حتی موضوع را به تحول آدم ماشینی ها هم می کشانند و به تئوری تناقض انریکو فرمی اینگونه واکنش نشان می دهند که اغلب موجودات پیشرفته جهان بعد از تحول سریع تکنولوژی، ناگزیزند که به ایجاد ماشین های هوشمند سرعت ببخشند.
مسیری که کمپانی های بزرگ نظیر گوگل مثلا با خرید شرکت های سازنده آدم ماشینی هوشمند deep mind می پیمایند. چون می دانند که در آینده نزدیک، آدم ماشینی ها حرف اصلی را در زمینه تکنولوژی خواهند زد.
اما طبق این سناریو، دیر یا زود، ماشین های با شعور شده، ما را وحشی و معیوب و مضرِ تشخیص می دهند و تمدن حیات طبیعی ولی هوشمند را منقرض می کنند. بنابر این در کهکشان ها، موجود هوشمند فضایی فرصت نمی یابند به قدرتِ انتقال سریع به نقاط دیگر دست یابند چون قبل از آن، توسط ماشین های خود تسخیر و منهدم می شوند.
به عبارت دیگر، موجودات هوشمندِ غیرارگانیک که توسط تمدن های پیشرفته در سیارات مختلف و از جمله خودمان ساخته می شوند آنقدر پیچیده می گردند که وظیفه خود می بینند که در کهکشانها به دنبال تمدن های حیات طبیعی نظیر ما بگردند و آنها را نابود سازند. نویسنده مقاله نمونه ای از یک بازی کامپوتری را که بر اساس این ایده ساخته شده است وصف می کند.
در بازی کامپیوتری mass effect سه نوع نقش برای فردی که وارد این بازی می شود وجود دارد. یا نقش موجودات هوشمند طبیعی را ایفا کند که با آدم ماشینی ها می جنگد ( آدم ماشینی های که معتقدند موجودات طبیعی، وحشی و مضر جهان هستند) یا از گروه آدم ماشینی شود و در سیارات به دنبال حیات طبیعی بگردد تا نابودشان سازد. یا موجود بینابینی ( انسان ماشینی) شود و مسیرمستقلی را بپیمایید و …
نویسنده مقاله بعد از معرفی انواع سناریوها مبنی بر اینکه پس چرا آدم های فضایی نمی آیند سعی می کند در پایان مقاله، یک پاسخ همه جانبه تر معرفی کند از اینکه چرا ما شاهد موجودات بسیار پیشرفته فضایی نیستیم؟
در سناریوی آخر، موجودات پیشرفته در سیارات این فضای پهناور، دیر یا زود ( بعد از تحول بی نظیر تکنولوژی، کنترل مرگ و رسیدن به جاودانگی) به این نتیجه با شکوه می رسند که به هیچ چیزی در در بیرون از سیاره خود، محتاج نیستند.
به تعبیر دیگر، کنجکاوی برای کشف دنیاها و موجودات دیگر، همواره به خاطر استعمار، تهیه انرژی جدید، ذخایر، جا و هوای بیشتر می چرخد. اما از دید این نظریه نهایی، موجود پیشرفته فضایی در هر جای جهان و از جمله خودمان، وقتی به بی نهایت شعور و دانش برسد و تبدیل به موجودی خداگونه شود هیچ دلیل و نیازی به اکتشاف جهان ندارد.
برای همین، خبری از موجودات فضایی بسیار پیشرفته که با سرعت خیلی بیشتر از نور جابجا شوند نیست چون اگر در سطحِ تکنولوژی سفر بین کهکشانها باشند بی نیازتر از آن هستند که ضرورتی برای تماس و کشف ما داشته باشند.
کلمات کلیدی مطلب : مقالات | دانستنی های گوناگون | مطالب آموزشی و درسی | علوم و زیست شناسی
منبع : آفتاب
تیزهوش به افرادی که از لحاظ هوشی متفاوت تر از همسالان خود هستند استثنایی گفته می شود و افراد استثنایی دو دسته هستند که یک گروه عقب ماندگان ذهنی اند و گروه دیگر افراد تیزهوش هستند که ضریب هوشی شان بر اساس آزمون های هوش بالاتر از 110 است و در سه گروه طبقه بندی شده اند.
تیزهوش به افرادی که از لحاظ هوشی متفاوت تر از همسالان خود هستند استثنایی گفته می شود و افراد استثنایی دو دسته هستند که یک گروه عقب ماندگان ذهنی اند و گروه دیگر افراد تیزهوش هستند که ضریب هوشی شان بر اساس آزمون های هوش بالاتر از 110 است و در سه گروه طبقه بندی شده اند:
1- باهوش ها با ضریب هوشی 110 تا 130
2- تیزهوش ها با ضریب هوشی 130 تا 140
3- پرهوش ها یا نابغه ها با ضریب هوشی 140 به بالا
به طور کلی فردی که هوش بالا تر از متوسط دارد فردی است که توانایی فکری آفریننده و خلاق، قدرت رهبری، استدلال استعداد درسی ویژه دارد، چنین افرادی از عهده مهارت های حرکتی به خوبی برآمده، از لحاظ رشد تکلم و زبان و حافظه بسیار قوی تر از همسالان عادی خود هستند، سرعت یادگیری در آنها بیشتر است و آینده نگری، کنجکاوی، دقت و تیزهوشی در مشاهده، خلاقیت و ابتکار از دیگر ویژگیهای این نوجوانان است.
روان شناسان هوش را به دو دسته تقسیم می کنند:
1- هوش سیال، 2- هوش متبلور
هوش سیال معمولا تا 14 سالگی به اوج خود می رسد، اما هوش متبلور که در نتیجه تعامل فرد با محیط است و با کسب تجربه افزایش می یابد حدودا تا 40 سالگی به اوج خود می رسدو به طور کلی 80 درصد از هوش ارثی و 20 درصد از آن محیطی و اکتسابی است و همین طور یک فرد باهوش در یک جامعه ابتدایی با یک شخص باهوش در یک جامعه پیشرفته تفاوت دارد که آن هم به دلیل تاثیر عوامل فرهنگی و محیطی است.
ویژگیهای دانش آموزان تیزهوش عبارتند از:
1- نسبت به سنش لغات پیشرفته ای می داند.
2- مشاهده کننده تیزهوش از یک داستان، فیلم و چیزهایی نظیر آن بیش از دیگران مطلب درک کرده و یا بیشتر می داند.
3- به میل خودش کتاب می خواند و کتاب های بزرگسالان را ترجیح می دهد. مانند زندگی نامه بزرگان، دایره المعارف و اطلس های جغرافی. از موضوعات دشوار رویگردان نیست و به پیگیری علاقه نشان می دهد.
ویژگی های انگیزشی
1- از کارها ی روزمره و عادی خسته می شود.
2- از خود انتقاد می کند و به سادگی از کار و محصول حود راضی می شود.
3- به درستی و نادرستی، خوب و بد اهمیت زیادی می دهد.
4- اغلب رویدادهای مهم و اشیاء گوناگون را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد.
ویژگیهای خلاقیت
1- نسبت به بسیاری از چیزها کنجکاوی نشان می دهد.
2- در موقعیت هایی که ممکن است برای دیگران خنده دار نباشد طراوت و شوخ طبعی زیرکانه می کند.
3- به تفریحات فکری- خیال پردازی و تصورات و پندارها علاقه زیادی نشان می دهد برای مثال اگر می شد چی می شد؟ ایده ها و مضامین فکری را دستکاری کرده و با استادی تمام تغییر می دهد به اصلاح کردن و تحرک واداشتن هدف ها و نظام ها علاقه نشان می دهد.
ویژگی های رهبری
1- در مقابل همسالان خود و همین طور بزرگسالان، هنگامی که کاری از او خواسته می شود با اعتماد به نفس برخورد می کند.
2- خودش را با موقعیت های تازه سازگار می کند.
3- در افکار و اعمال خود قابلیت و انعطاف دارد و اگر در برنامه تغییری داده شود ناراحت نمی شود.
4- مایل است دیگران را تحت نفوذ و سلطه خود درآورد.
چگونه می توان به رشد هوش نوجوانان کمک کرد و چه برنامه هایی برای آنان مفید است؟
- برنامه های آموزشی نوجوانان باهوش باید غنی تر از همسالان عادی آن ها باشد و امکان کسب تجربه و مهارت و دانش و انجام کارهای ابتکاری و نو آوری برای آن ها باید فراهم گردد.
- استفاده از تکنولوژی روز و ابزار های آموزشی مناسب و پیشرفته در آموزش این نوجوانان نقش مهمی دارد و باید با سرمایه گذاری روی این نوجوانان راه را برای ابتکار و ابداع و نوآوری آنان باز نمود.
- پرورش چند جانبه این نوجوانان، متاسفانه والدین و مربیان تصور می کنند این نوجوانان به دلیل هوش زیادشان فقط باید درس بخوانند و تحصیل کنند و به همین دلیل غالب این نوجوانان تک بعدی بار آمده، و والدین از رشد جنبه های دیگر آن غافل می شوند که همین مسئله هم می توانند آسیب های روحی روانی برای آنان بوجود آورد.
- چون هوش این نوجوانان زیاد است و در نتیجه از انرژی بیشتری هم برخوردارند که باید از راههای مناسبی تخلیه شود و ایجاد فعالیت فکری و بدنی مناسب به پیشرفت هوش و خلاقیت آنان کمک زیادی می کنند.
متاسفانه در بیشتر مواقع به نیاز های روحی روانی این نوجوانان چندان توجه نمی شود و به دلیل فشارهای زیاد والدین و مدرسه و توقعات و انتطارات زیادی که در خود آن ها ایجاد می شود، اگر این نوجوانان به اهدافی که در نظر گرفته اند دست نیابند غالبا دچار افسردگی و اختلالات روحی روانی می شوند. این نوجوانان معمولا تبدیل به وسیله ای برای رقابت و چشم و هم چشمی والدین با همکاران و دوستان و اقوامشان می شوند و حتی والدین برای رسیدن به این اهداف فرزندان خود را تحت فشار های شدید قرار داده و آن ها را مجبور به گذراندن کلاس های خصوصی و فوق برنامه درسی بیش از حد می کنند غافل از آن که واقعا نیازی به این برنامه ها نیست چون همان طور که گفته شد 80 درصد از هوش ارثی است و فرد باهوش زمانیکه متولد می شود این ویژگی را با خود دارد و تیزهوش واقعی نیازی به خواندن و مطالعه بیش از حد درس ها ندارد زیرا قدرت یادگیری و درک او بیشتر از همسالانش است و دروسی که همسالان عادی او طی چندین ساعت فرا می گیرند او می تواند در زمان کوتاهتری یاد گرفته و بر آن تسلط پیدا کند.
منبع : مبتکران
مروارید اصل، بسیار گرانبها است. ولی جالب است بدانید که این مروارید زیبا و درخشان را یک موجود دریایی کوچک به نام صدف تولید می کند.
مروارید اصل، بسیار گرانبها است. ولی جالب است بدانید که این مروارید زیبا و درخشان را یک موجود دریایی کوچک به نام صدف تولید میکند. صدف نوعی نرم تن است که گاهی اوقات در ساحل نیز میتوان آن را در حال خزیدن دید. این نرم تنان کوچک، غذای لذیذی برای ماهیها و هم نوعان بزرگتر از خودشاناند. حتّی انسان هم از این جانور تغذیه میکند. به همین دلیل، نرم تن برای محافظت از خود به کمک مادهای که از بدنش ترشح میشود، پوسته(صدف) سخت و محکمی میسازد و داخل آن زندگی میکند. در واقع جنس مروارید نیز از همین ماده سخت است. مرواریدها داخل این پوسته به وجود میآیند.
گاهی اوقات یک ذره خارجی مثل دانهای شن یا یک موجود ریز دریایی وارد پوسته یا صدف نرم تنان میشود و با بدن نرم و حساس آن ها تماس پیدا میکند. این تماس باعث تحریک و خارش بدن نرم تن میشود. نرم تن برای تسکین خود، مادهای از جنس صدف به دور این ذره خارجی ترشح میکند. جنس این ماده، از کربنات کلسیم است. پس از مدتی، مرواریدی گرد، سفید و درخشان در داخل صدف شکل میگیرد. به این نوع مروارید، مروارید اصل میگویند. البته همه مرواریدها سفید نیستند. برخی از آن ها سیاه، قرمز، آبی، زرد و یا سبزند.امروزه از روشهای مختلفی برای تولید مصنوعی مروارید استفاده میشود. با استفاده از این روشها، ذرات شن، داخل صدف قرار میگیرند. بعد از دو الی سه سال، صدف را از آب خارج میکنند و مروارید را از داخل آن برمیدارند. به این نوع مرواریدها، مروارید پرورشی میگویند. از آنجا که مرواریدهای طبیعی و اصل، بسیار گرانقیمتاند، اکثر مردم، مرواریدهایی را که با استفاده از روشهای مصنوعی به وجود آمدهاند، خریداری میکنند.
کلمات کلیدی مطلب : مقاله | مقالات | مطالب آموزشی و درسی | علوم و زیست شناسی | دانستنی های گوناگون
منبع : بیتوته
دیرینه شناسان هلندی در توضیح برای دلایل انقراض دسته جمعی بزرگی که در حدود 200 میلیون سال قبل رخ داد نشان دادند که افزایش حجم متان در اتمسفر زمین موجب نابودی حیوانات شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، در انقراض دسته جمعی بزرگی که در حدود 200 میلیون سال قبل رخ داد نیمی از گونه های دریایی موجود از بین رفتند و به طور ریشه ای اکوسیستم زمین تغییر کرد.
تاکنون دانشمندان تصور می کردند که فورانهای آتشفشانی علت این انقراض بوده است، به طوریکه در انقراض پایان دوره تریاسه، تمرکز دی اکسید کربن اتمسفر به چهار برابر سطح خود رسید و موجب شدت گرفتن فعالیتهای آتشفشانی در آن سالها شد.
از سویی دیگر، در آن زمان، فرایند اشتقاق قاره ها در زمین آغاز شد و قاره بزرگ "پانگئا" شروع به تقسیم شدن کرد که به اعتقاد دانشمندان، چهره جدید زمین و افزایش فعالیتهای آتشفشانی عامل انقراض بزرگ در 200 میلیون سال قبل بوده است.
اما اکنون زمین دیرینه شناسان دانشگاه اوخریت در هلند فرضیه دیگری را در توضیح این انقراض دسته جمعی مطرح کرده اند.
درحقیقت فعالیت شدید آتشفشانی آن زمان، به مدت 600 هزار سال ادامه داشت. درحالی که وقایع پایان دوران تریاسه تنها بین 20 تا 40 رخ دادند. به همین دلیل این پژوهشگران که نتایج یافته های خود را در مجله ساینس منتشر کردند نشان دادند که فعالیت آتشفشانها نمی تواند تنها دلیل نابودی گونه های جانوری باشد.
به گفته این دانشمندان، علت اصلی انقراضی که در 201.4 میلیون سال قبل رخ داد، افزایش سطح گاز متان در اتمسفر در پی افزایش دمای اقیانوسها بوده است.
این رویداد تنها در مدت 20 هزار سال و دقیقاً در همان زمان انقراض دسته جمعی رخ داد.
این محققان با بررسی بقایای گیاهانی که در عمق دریای تتیس رسوب کرده اند و با بررسی تجمع ایزوتوپهای کربن در این بقایای گیاهی توانستند منبع اصلی این کربن را پیدا کنند.
برپایه این نتایج، منشای بیشتر کربنی که در دوره انقراض دسته جمعی در گیاهان جمع شده اند در عوض دی اکسید کربن، گاز متان است.
براساس گزارش وایرد نیوز، به اعتقاد این دانشمندان گرمای اقیانوسها در اتمسفر مقادیر بالایی گاز متان آزاد کرد. این متان، در یک واکنش زنجیره ای منجر به افزایش بیشتر گرمای زمین شد و شرایط را برای انقراض آماده کرد.
کلمات کلیدی مطلب : مقالات | مقالات علمی و آموزشی | علوم و زیست شناسی | کشف جدید دلیل انقراض بزرگ جانوران
منبع : دانشجو