سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 97
بازدید دیروز : 139
کل بازدید : 714229
کل یادداشتها ها : 3812
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
سرزمین تیزهوش ها :: تفریح و سرگرمی :: اینفوگرافیک جالب

در صرفه جویی آب موثر باشید

ما برای انجام کارهای روزانه از آب استفاده های فراوانی می کنیم اما این که چگونه از آن مصرف کنیم را مهم است اینفوگرافیک جالب درباره صرفه جویی در مصرف آب را ببینید.

 

آب یک پدیده بسیار مهم در زندگی ما است. ما برای رشد گیاهان و تولید غذا، حفظ محیط زیست و تولید همه چیز، از غذا گرفته تا کامپیوتر به آب نیاز داریم. شما همه روزه برای دوش گرفتن و مسواک زدن به آب احتیاج دارید. اما آب دارای منابع محدودی است. در این شهر ما نمی توانیم حتی مقدار اندکی از آب را هدر دهیم. شما می توانید با صرفه جویی در داخل و خارج خانه به تامین آب شهر کمک کنید. هر چه اطلاعات شما بیشتر باشد بیشتر می توانید به پدر و مادر خود برای صرفه جویی در مصرف آب کمک کنید.

اینفوگرافیک زیر استفاده درست از مصرف آب در زمان های مختلف را نشان می دهد.آن را برای خود الگویی قرار دهید و در شرایط مختلف استفاده از آب از این روش ها استفاده کنید تا در مصرف آب صرفه جویی شود.

اینفوگرافیک صرفه جویی آب 

کلمات کلیدی : صرفه جویی | اینفوگرافیک | اینفوگرافیک آموزشی | اینفوگرافیک صرفه جویی در مصرف آب |مصرف هوشمندانه آب

 

منبع : وگن کایند


  

سرزمین تیزهوش ها :: مطالب و مقالات علمی و آموزشی :: مشاهیر و شخصیت ها

پروفسور احمد پارسا

پروفسور پارسا بیش از 60 سال از عمر خود را به تحقیق و تفحص درباره طبیعت ایران پرداخت و پنج سال پیش، در سن 90 سالگی، در حالی که هنوز به حرفه اش، سرزمینش و آثارش عشق می ورزید، با طبیعت و هر آنچه داشت وداع کرد.

 

زندگینامه پروفسور احمد پارسا

پروفسور پارسا در فاصله سال های 1321 تا 1329 شمسی نخستین فلور مستقل ایران را به نام فلور «دولیران» به زبان فرانسه تالیف کرد که در 5 جلد و بیش از 7000 صفحه از سوی وزارت فرهنگ آن زمان منتشر شد.کار تالیف فلور ایران با امکانات آن زمان، کاری بسیار بزرگ و سخت بود، اما دکتر پارسا، آن را با صبر و حوصله و تحمل مشقت های بسیار به پایان رساند. تالیف این فلور در حالی انجام شد که فلور بسیاری از کشورهای ما را خارجی ها می نوشتند. حتی پیش از آن نیز، اتریشی ها و آلمانی ها، فلور ایران را جمع آوری می کردند.گونه های گیاهی ایران، گاه از طریق تاجران اروپایی به این کشورها منتقل می شد و بعد، از موزه های این کشورها سر درمی آورد و پروفسور پارسا در آن شرایط حس می کرد که باید کاری کند. شاگردان استاد معتقدند که وی، زمانی به تنهایی به این کار پرداخت که نه در دانشگاه تهران (تنها دانشگاه نوبنیاد آن زمان) و نه در هیچ جای ایران، هرباریوم، کتابخانه تخصصی، امکانات پژوهشی و همکاران علمی متخصص برای این کار نبود.پروفسور پارسا برای انجام تحقیقات خود، بناچار از منابع و نوشته های گیاه شناختی خارجی به ویژه «فلورا ارینتالیس بواسیه» و مجموعه های گرد آورنده دانشمندان و جهانگردان اروپایی بهره گرفت و برای این کار، سالها تلاش کرد.وی به مطالعه و تحقیق منابع خارجی اکتفا نکرد بلکه به تنهایی و یا به کمک دانشجویان و همکاران ایرانی خود، به گرد آوری نمونه های جدیدی از فلور ایران پرداخت.

پروفسور پارسا در بررسی های خود در خارج و داخل کشور توانست، ترادف گیاه شناختی بسیاری از گونه های گیاهی را نشان دهد و از تکرار آن، جلوگیری کند. چرا که نمونه های گیاهان ایران را گیاهشناسان و پژوهشگران اروپایی در مدت حدود دو قرن و نیم از نواحی مختلف گرد آورده و بی توجه به کارهای دیگران مستقلاً بررسی و نامگذاری کرده بودند و از این رو نام های علمی مترادف بسیاری در نوشته های گیاه شناختی اروپاییان بود که گمراه کننده بود.«دکتر احمد قهرمان» استاد دانشگاه تهران و از شاگردان پروفسور پارسا در این باره می گوید: «اگر به عصری که استاد پارسا کارهای تحقیقاتی علمی و پایه ای را برای تالیف فلور در ایران شروع کرد، توجه کنیم، می بینیم که آغاز این کار بزرگ با چه دشواری ها و مشکلاتی روبه رو بود و نگارش آن تا چه اندازه به صبر، حوصله، پشتکار، خستگی ناپذیری و تحمل نیاز داشت. با توجه به وسعت کار و این واقعیت که فلورهای کشورهای همجوار ایران مثل ترکیه و عراق را دانشمندان خارجی تدوین کرده اند، تالیف فلور ایران از کارهای شاخص علمی در قرن 19 میلادی است.»

پروفسور پارسا برای انجام این کار، تمامی گیاهان و رستنی های ایران را جمع آوری و کدگذاری کرد و نخستین مرحله پژوهشی خود را پس از اخذ دکترای گیاهشناسی و بازگشت به ایران به جمع آوری نمونه های گیاهی زادگاهش «تفرش» اختصاص داد و پس از آن، نمونه های دیگر نقاط ایران را نیز جمع آوری کرد. پروفسور «قدرت الله پارسا» از خویشاوندان و دوستان نزدیک استاد می گوید: «خوب به یاد دارم در سال های 1327 که من، دوره دبیرستان را می گذراندم، تابستان ها ایشان به تفرش می آمد و سرگرم نمونه برداری و تحقیق از گیاهان کوههای آن منطقه می شد و روزانه بیش از ده ساعت به نوشتن کتابهای گیاهشناسی به زبان فرانسه می پرداخت و مرتباً نوشته های آماده شده را برای چاپ مجموعه کتاب «فلور ایران» به تهران و وزارت فرهنگ آن زمان می فرستاد.» وی، علاوه بر این پژوهش به بررسی فلور کشورهای دیگر نیز پرداخت و سپس نمونه های منحصر به فردی از فلور ایران را ضمن تحقیقات خود، بررسی کرد که بعدها در 5 جلد متمم فلور مذکور شدند.

پروفسور پارسا در اواخر عمر خود مجدداً در فلور گیاهی ایران تجدید نظر کرد و سپس نسخه جدیدی از آن را با کمک «دکتر زین العابدین ملکی» (یکی از شاگردان خود) تهیه و ترجمه کرد که چاپ آن در 11 جلد پیش بینی شده است و تاکنون جلد اول و دوم آن (به ترتیب در سال 1358 و 1363) از سوی وزارت فرهنگ و آموزش عالی به چاپ رسیده است.پروفسور قدرت الله پارسا می گوید: «فلورهای تالیفی استاد از کارهای عالی او در سطوح بین المللی است که زینت بخش تمام دانشگاههای اروپایی و آمریکایی است. وقتی در سال 1350 در پاریس مشغول تحصیل بودم، به اتفاق پروفسور احمد پارسا به دانشکده علوم و موزه گیاهان دانشگاه پاریس رفتیم و رئیس دانشکده از استاد بسیار استقبال و تجلیل کرد و کتاب های مفصل او را در کتابخانه آن دانشکده نشان داد و اظهار داشت که این کتاب ها از کامل ترین و بهترین کتاب هایی است که استادان و دانشجویان به عنوان مرجع استفاده می کنند.»سایر تالیفاتاستاد پارسا دارای مقالات بسیاری در مورد فلور ایران در مجلات بین المللی به خصوص در نشریه علمی گیاه شناسی «کیو» لندن است. از تالیفات استاد به زبان فارسی نیز می توان دو جلد کتاب گیاهان شمال ایران (سال 1318، شرکت چاپخانه ارژنگ تهران)، کتاب دارونامه (1325، انتشارات وزارت فرهنگ سابق)، کتاب اندام شناسی گیاهان (سال 1331، انتشارات وزارت فرهنگ سابق)، 3 جلد کتاب تیره شناسی یا تاگزونومی گیاهان آوندی (سال 1334، انتشارات دانشگاه تهران) و... را نام برد.

موزه علوم طبیعی ایران از تاسیس تا فراموشی پروفسور احمد پارسا ، پس از اخذ دکترای گیاه شناسی و علوم طبیعی در فرانسه، به ایران بازگشت. وی در سالهای نخست مراجعت، به تنهایی و در سال 1316 که در مقام استاد گیاهشناسی دانشکده علوم و دانشسرای عالی دانشگاه تهران قرار گرفت، به اتفاق برخی شاگردان خود به گرد آوری گیاهان ایران پرداخت. در سال 1324 موزه علوم طبیعی را با بودجه وزارت فرهنگ آن زمان که تامین کننده بودجه دانشگاه تهران نیز بود، در قسمتی از ساختمان بزرگ دبستان حکیم نظامی سابق (واقع در مقابل موزه ایران باستان) تاسیس کرد و گیاهان گردآوری شده را به منظور تاسیس «هربیه ملی» به آن موزه انتقال داد و به این ترتیب «هرباریوم موزه علوم طبیعی ایران» را بنیان نهاد. در سال 1333 وزارت فرهنگ به علت تفکیک بودجه اش از بودجه دانشگاه، بودجه این موزه را قطع و نیاز خود را به محل آن اعلام کرد و هرباریوم و اشیای موزه به ناچار به ساختمان دانشکده علوم دانشگاه تهران منتقل شد.با ماموریت دکتر پارسا در سال 1335 به آمریکا، سرپرستی موزه به «دکتر علی زرگری» واگذار شد و سپس در همان سال، با تاسیس «موسسه مطالعات مناطق خشک» دردانشگاه تهران، گیاهان این موزه به این موسسه منتقل شد که متاسفانه از آن سنگ ها و فسیل ها دیگر اطلاعی در دست نیست و به این ترتیب، نام «هرباریوم موزه علوم طبیعی» از میان رفت.دکتر زرگری مسئولیت هرباریوم موسسه مطالعات مناطق خشک را تا سال 1340 به عهده داشت. با انحلال این موسسه، گیاهان هرباریوم آن به دانشسرای عالی انتقال یافت و پس از آن «دکتر گل گلاب» این نمونه ها را به دانشکده داروسازی انتقال داد.

«دکتر قهرمان» در این باره می گوید: «یادم می آید که با دکتر شیبانی رئیس وقت دانشگاه تهران رفتیم پیش ایشان و گفتیم که این نمونه ها را پس بدهند ولی کارمندهایشان را به ما دادند و در حالی که ما با تورم نیروی کار مواجه بودیم، گیاهان هنوز همان جا بود. بعد از انقلاب هم، خیلی سعی کردیم که آنها را پس بگیریم اما نشد.»به این ترتیب «هر باریوم» پروفسور پارسا که تقریباً حاوی همه گیاهان مذکور در فلور ایران بود - از جمله، نزدیک به 250 گونه جدیدی که وی از ایران برای فلور دنیا تشخیص داده و به نام خود او بود و نمونه نخست آنها در مورد گیاه شناسی «کیو» لندن هنوز به عنوان «تایپ» وجود دارد- در این دست به دست شدن ها از بین رفت. پروفسور احمد پارسا در نامه ای که به دکتر احمد قهرمان (10/2/1373) نوشته، آورده است: «... من از سرنوشت موزه تاریخ طبیعی خودم بسیار ناراحتم. آن کلکسیون معظم زمین شناسی (فسیل و سنگ) و جانورشناسی و گیاه شناسی چه شد؟ من از هر نمونه گیاهان ایرانی، یکی یا چند تا داشتم که در «کیو» به دقت نامگذاری کرده بودم. گویا سرنوشت همه کلکسیون ها را به دست و عهده چند نفر بی اطلاع و مغرض داده بودند...»پروفسور دکتر احمدپارسا دردوم خرداد سال 1376 در کالیفرنیا درگذشت.


  
چگونگی پیگیری اعتراض به آزمون استخدامی فرهنگیان
چگونگی پیگیری اعتراض به آزمون استخدامی فرهنگیان

سرزمین تیزهوش ها :: اخبار آموزشی :: اخبار آموزش و پرورش

رئیس مرکز برنامه ریزی آموزش و پرورش با اشاره به چگونگی پیگیری اعتراض و سوالات در خصوص آزمون استخدامی، گفت: 20 آبان اطلاعیه ای در خصوص چگونگی مراجعه پذیرفته شدگان به ادارات آموزش و پرورش اعلام خواهد شد.

 

به گزارش تیزلند، به نقل از خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، محمدحسن سلیمی جهرمی رئیس مرکز برنامه‌ریزی نیروی انسانی و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش، در پاسخ به این پرسش که «اعتراض به نتایج آزمون استخدامی آموزش و پرورش از چه طریقی باید پیگیری شود؟»، اظهار داشت: تمامی موارد در خصوص اعتراض داوطلبان در اطلاعیه سازمان سنجش آموزش کشور لحاظ شده است.

وی افزود: افرادی که به نتایج آزمون به هر طریقی اعتراض دارند فقط از طریق سازمان سنجش آموزش کشور پیگیر اعتراض خود باشند و افرادی که هرگونه سوال در خصوص آزمون استخدامی دارند از طریق اداره کل امور اداری و تشکیلات آموزش و پرورش پیگیر سوالات خود باشند.

سلیمی جهرمی در پاسخ به این پرسش که «افرادی در آزمون با رتبه 2 و چهار مجاز نشده‌اند در صورتی که وضعیت آزمون و نمرات آنها خیلی خوب بوده و اکنون معترض هستند، آیا تصمیمی برای این افراد می‌توان گرفت؟»، خاطرنشان کرد: تعداد ظرفیت پذیرش در این آزمون محدود بود.

وی افزود: این سهمیه بین مناطق کشور در رشته و جنسیت توزیع شده است و در برخی موارد در مناطقی حتی یک نفر بومی همان شهر نیاز بود که در پذیرش اولیه مشخص شده است.

رئیس مرکز برنامه‌ریزی نیروی انسانی و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش با بیان اینکه ظرفیت پذیرش در آزمون استخدامی آموزش و پرورشمحدود است، تصریح کرد: تمامی موارد مربوط به آزمون استخدامی را سازمان سنجش آموزش کشور اعمال کرده است و نتایج هم توسط این سازمان اعلام شد.

وی گفت: اداره کل امور اداری و تشکیلات آموزش و پرورش در خصوص سوالات احتمالی درباره آزمون استخدامی پاسخگو است.

سلیمی جهرمی با بیان اینکه 20 آبان اطلاعیه‌ای روی پرتال وزارت آموزش و پرورش در خصوص چگونگی مراجعه پذیرفته شدگان به ادارات آموزش و پرورش قرار خواهد گرفت، عنوان کرد: در این اطلاعیه مشخص خواهد شد که پذیرفته شدگان بر اساس زمان بندی چگونه و با چه شرایطی به ادارات آموزش و پرورش مراجعه کنند.

وی اضافه کرد: پس از مراجعه پذیرفته شدگان به ادارات آموزش و پرورش، مدارک آنها که در زمان ثبت نام ادعای داشتن آنها اعم از بومی منطقه بودن و مدارک تحصیلی و خدمت سربازی داشتند را ارائه خواهند داد تا این مدارک بررسی شود، زیرا این مدارک در نمره‌ها تاثیرگذار بوده است.

رئیس مرکز برنامه‌ریزی نیروی انسانی و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش تصریح کرد: حداکثر 3 هفته مهلت داریم تا نفرات مورد نیاز به دانشگاه فرهنگیان جهت شروع فرایند آموزش معرفی شوند و در این فاصله باید تمامی فرایندها اجرا شود.


  
سرزمین تیزهوش ها :: اخبار آموزشی :: رویدادهای آموزشی
حیاط خلوت مدارس در زنگ ورزش

اسمش درس است و نمره هم دارد، ولی ا نگار برخی از دانش آموزان و معلمان بر این باورند که نباید خیلی این درس را جدی بگیرند. اتفاقا کارشناسان آموزشی معتقدند همین جدی نگرفتن زنگ ورزش در مدارس، خودش باعث دلزدگی و حتی فرار بعضی دانش آموزان از مدارس شده است.

 

فکرش را بکنید بچه هشت ساله ای که پر از انرژی است و نیاز به تخلیه هیجان دارد، مجبور می شود نیمی از روز را روی نیمکت کلاس ها بنشیند و از جایش هم تکان نخورد.

این شیوه آموزشی، انرژی و شور و شوق دوران کودکی را می کشد و دانش آموز را از فضای مدرسه بیزار می کند. گرچه وزارت آموزش و پرورش طی سال های اخیر تلاش کرده زنگ ورزش را در مدارس جا بیندازد، اما هنوز هم در بسیاری از مدارس کشور، نه امکانات و تجهیزات درست و حسابی برای زنگ ورزش وجود دارد و نه حتی زمان زنگ ورزش به آموزش های ورزشی اختصاص پیدا می کند.

نیاز نیست فقط مدارس شهرهای محروم و کوچک را مثال بزنیم، بلکه در همین تهران و کلانشهرها هم می توانید مدارس زیادی را پیدا کنید که اصلا زنگ ورزش در این مدارس، تعریف شده نیست و به زنگ ورزش، به دید زنگ بیکاری نگاه می کنند.

دانش آموزان چاق و بی تحرکی در مدرسه

آمار سلامت دانش آموزان ایرانی نگران کننده است. این را از آمارهای رسمی هم خیلی راحت می شود فهمید. آن طور که وزیر بهداشت گفته، 15 درصد دانش آموزان چاق هستند؛ یعنی از مرحله اضافه وزن هم رد شده اند.

براساس اطلاعات آموزش و پرورش هم حدود 48 درصد دانش آموزان اضافه وزن دارند و در مرز چاقی هستند.

با این حساب می بینیم که بیش از نیمی از دانش آموزان ایرانی، وزن استاندارد و متعادلی ندارند؛ دانش آموزانی که قرار است آینده این کشور را بسازند و قاعدتا باید سلامت جسمی شان در اولویت قرار داشته باشد.

اگر این آمارهای قابل تامل را دوباره مرور کنیم و آن را کنار وضعیت فعلی زنگ ورزش بگذاریم، متوجه می شویم که یک بخش عمده از این چاقی و اضافه وزن دانش آموزان به جدی نگرفته شدن زنگ ورزش مدارس برمی گردد.

وقتی حداقل نیمی از وقت مفید یک دانش آموز در مدرسه می گذرد و در این مدت هم میخکوب سرجایش می نشیند، آن وقت تعجبی ندارد که بیش از شش میلیون دانش آموز ایرانی از وزن مناسب برخوردار نباشند.

خلا زنگ ورزش در مدارس، علاوه بر مشکلات جسمی، پیامدهای روحی و روانی نیز به د نبال دارد و بر فرآیند یادگیری نیز تاثیر منفی می گذارد.

نه امکانات داریم و نه مربی ورزش

از دولت دهم تا دولت یازدهم، بحث اجباری شدن آموزش یک سری رشته های ورزشی در مدارس مطرح شده، اما هنوز هم در بسیاری از مدارس کشور، نشانی از آموزش این رشته های ورزشی به چشم نمی خورد.

رشته های ژیمناستیک، شنا، دوومیدانی، طناب زنی و پینگ پنگ فعالیت هایی بود که انجام آنها در زنگ ورزش مدارس ابتدایی اجباری شد، اما مدیر یکی از مدارس ابتدایی در شهر رشت به جام جم می گوید: با وجود این الزام، هنوز در خیلی از مدارس، این رشته های ورزشی تدریس نمی شود؛ زیرا نه امکانات و تجهیزات مناسب برای انجام این ورزش ها داریم و نه حتی مربیان ورزشی به تعداد کافی در مدارس کشور توزیع می شود.

این اتفاق باعث شده که به قول مدیر این مدرسه، خیلی وقت ها مثلا معلم ریاضی مجبور شود همزمان معلم ورزش دانش آموزان هم بشود یا زنگ ورزش به زنگ یک درس دیگر تبدیل شود. ناگفته هم پیداست که از معلم ریاضی هم نمی توان توقع داشت کار ویژه ای برای آموزش رشته های ورزشی انجام دهد . در این حالت، زنگ ورزش معمولا به زنگ بازی و بیکاری تبدیل می شود.

آموزش و پرورش: بودجه نداریم

وقتی مدرسه ای حتی یک میز پینگ پنگ ندارد و از داشتن معلم ورزش هم محروم است، در این شرایط بود و نبود زنگ ورزش در این مدرسه، توفیر چندانی ندارد. بدتر از همه این که گاهی همین زنگ های نصفه نیمه ورزش هم به دروس تقویتی درس های دیگر اختصاص پیدا می کند، یا به قول مدیر مدرسه ابتدایی رشت، خیلی اوقات زنگ ورزش، قربانی زنگ های دیگر می شود.

اما مهرزاد حمیدی، معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش در گفت وگو با جام جم، مخالف این نظر است و تاکید دارد که شاید در گذشته این طور بوده، ولی امسال اجازه ندادیم زنگ ورزش به آموزش درس دیگری اختصاص پیدا کند.

به باور او، امسال زنگ ورزش در مدارس، بسیار جدی گرفته شده است و این روند در سال های آینده هم بهتر خواهد شد.

البته او با فقر امکانات ورزشی در برخی مدارس کشور موافق است و عنوان می کند: برای تجهیز و فراهم کردن امکانات ورزشی در همه مدارس کشور به بودجه و اعتبارات کافی نیاز داریم که این اعتبارات در اختیار ما نیست.

این مقام مسئول مثال می زند که برای یک کلاس 25 نفره، حداقل به هشت میز پینگ پنگ نیاز داریم تا بچه ها در زنگ ورزش، آموزش ببینند. یا برای آموزش ژیمناستیک در مدارس به تجهیزات نیاز داریم که در اختیار نداریم.

90 دقیقه زنگ ورزش، کم است

زنگ ورزش در اغلب مدارس، به دو زنگ 45 دقیقه ای در هفته تقسیم می شود. معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش بر این باور است که این زمان کافی نیست و باید دانش آموزان، حداقل سه بار در هفته تحرک داشته باشند.

البته در شرایطی که امکانات ورزشی در مدارس ما ناچیز است، زنگ های ورزش در حاشیه فعالیت های مدارس قرار دارد و این زنگ الزامی به حیاط خلوت مدارس تبدیل شده است. در چنین وضعی، 10 زنگ ورزش در هفته هم نمی تواند در آموزش ورزش مدارس نقش تاثیر گذاری داشته باشد.


  
سرزمین تیزهوش ها :: اخبار آموزشی :: رویدادهای آموزشی
تدوین تا چاپ کتاب های درسی. معلم ها کجای این چرخه ایستاده اند؟

معلمان خواهان تدریس آزمایشی کتاب های درسی و اعمال اصلاحات پس از مشخص شدن نقاط ضعف کتاب هستند. تدریس یک ساله و آزمایشی کتاب های درسی قبل از استقرار نظام 3 ـ 3 ـ 6 و تبدیل سال های تحصیل به دو شش سال روالی معمول بود، اما از وقتی پایه ششم ابتدایی به وجود آمد و به دنبال آن هر سال پایه ای جدید به وجود آمد و نیاز به کتاب های تازه تالیف ایجاد شد، این تدریس آزمایشی حذف شده است.

 

 با سرعتی خیره‌کننده، چرخ دنده‌ها صفحات چاپی چهار رنگ را روی غلتک‌ها جلو می‌برند و دستگاه‌های تا کن با تیغه‌های ظریفشان روی آنها خط می‌اندازند. سرعت بالاست، کاغذها داغ می‌شود، حروف و نقش‌های حک شده روی زینک‌های فلزی که روی کاغذهای رول می‌نشیند و دستگاه‌های چاپ، رنگ‌های زرد و آبی و قرمز و مشکی را رویشان می‌پاشد، کاغذها تا 130 درجه حرارت می‌گیرد؛ این داغ‌تر از نقطه جوش آب است.

با همان سرعت اما کاغذها داخل دستگاه اتوکش که به جای داغ کردن، کاغذها را سرد می کند، می روند و صفحات کتاب اتو می شود؛ یک اتوی خنک برای خواباندن آن همه حرارت و البته گرفتن چروک های کاغذ.

در شرکت افست که متولی چاپ کتاب های درسی است، هزاران فرم چاپی در چند ثانیه از دستگاهی به دستگاه دیگر می رود و در انبوهی از سروصدا، کتاب ها صفحه به صفحه جان می گیرند. اینها روی غلتک های کوچک می لغزند و فرم به فرم پشت هم قرار می گیرند، ته شان چسب می خورد، پرس می شوند و دست آخر جلدی رویشان گذاشته می شود؛ کتاب های درسی این گونه متولد می شوند؛ در چاپخانه ای بزرگ، مملو از صدای دستگاه های غول پیکر چاپ، اندکی گرم و کمی آلوده به بوی جوهر و چسب و کاغذ. ناظر فنی چاپخانه برای این که ثابت کند امسال چسب کتاب های درسی مشکلی ندارد و مثل سال 92 کتاب ها دچار خزان زودهنگام نمی شوند، یک کتاب آماده را از خط تولید برمی دارد؛ کتاب علوم سوم دبستان را و با همه زور بازو ورق هایش را به دو طرف می کشد. جلد پاره می شود ولی کتاب قرص و محکم می ماند. ما به این فکر می کنیم که با این کار یک بخش از سرمایه ملی هدر رفت، اما گویی اثبات مقاوم بودن کتاب ها برای او حیثیتی است که چنین می کند. برای این که یک کتاب به دست دانش آموز برسد، چاپخانه فقط بخش کوچکی از کار را انجام می دهد؛ کاری که تلاش های پشت پرده را علنی می کند. سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برای اولین بار تصمیم گرفت درهای بخش های تالیف و طراحی کتاب های درسی را به روی خبرنگاران بگشاید؛ تصمیمی که تجربه ای بدیع برای اصحاب رسانه ساخت و لذت دیدن کتاب ها قبل از چاپ و شوق چند ماه جلوتر بودن از آدم های معمولی را به آنها چشاند.یک کتاب درسی در نقطه شروع چیزی نیست جز یک بغل کاغذ دستنویس درون پوشه های رنگی. مولفان کتاب های درسی این دستنویس ها را تهیه می کنند و طرح ها، جداول و اشکال هندسی مورد نظرشان را با دست روی کاغذها می کشند و به دفاتر تالیف کتب درسی تحویل می دهند. لیدا نیک روش، مدیرکل چاپ و توزیع کتاب های درسی برخی از این پوشه ها را باز می کند و ما به هم ریختگی دستنوشته ها را می بینیم. او نیز اضافه می کند دستخط برخی مولفان ناخواناتر از نسخه های برخی پزشکان است که مجموعه را مجبور به چند بار خوانی متن و تطابق چند باره متن چاپی با نسخه دستنویس می کند. این دستنوشته ها تایپ می شود، بعد ویرایش، سپس نمونه خوانی و این کار برای برخی مطالب بیش از پنج بار تکرار می شود تا غلطی در متن نماند. با این حال باز هم هر سال غلط های تایپی و حتی محتوایی را می توان در برخی کتاب های درسی مشاهده کرد.

بعد از تایپ نوبت صفحه آرایی می رسد؛ شبیه همان فرآیندی که ما خبرنگاران رسانه های مکتوب با آن آشناییم، اما فرق صفحه آرایی در روزنامه ها با صفحه آرایی کتاب های درسی این است که وسواس خبرنگاران برای بسته شدن صفحات بسیار کمتر از وسواس مولفان کتاب های درسی است. به ما گفتند برخی مولفان حتی تا پاسی از شب در بخش صفحه آرایی می مانند تا نوع قلم، اندازه حروف و اشکال کتاب کاملا مطابق میل شان شود. با این همه وسواس باز هم کتاب های درسی که به دست دانش آموزان می رسد، آدم های زیادی به شمایل هنری آنها نقد دارند و اشکالات زیبا شناختی به آن می گیرند. آنچه ما در «تور علمی ـ تجربی کتب درسی از تدوین تا توزیع» دیدیم، بخش کوچکی از وقت، انرژی و سرمایه ای بود که هر سال صرف تهیه کتاب های درسی می شود و در طول بازدید، من خبرنگار مدام به این فکر می کردم که در چرخه پرهزینه و وقتگیر تدوین کتاب ها، معلمان که در پیشانی تدریس و تفهیم مفاهیم ایستاده اند، چه نقشی دارند.

معلم ها نقش دارند، نقش ندارند

سرنخ، حرف معلمان معترض بود؛ آنها که می گویند هم گروه های تالیف کتاب های درسی در انحصار عده ای خاص است و هم معتقدند بخصوص پس از استقرار نظام 3 ـ 3 ـ 6 به پیشنهاد معلمان برای اصلاح و بازنگری در محتوای کتاب ها توجه نمی شود. جعفر خرازی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش و پژوهشگر درس ادبیات فارسی نیز حاضر شد در گفت وگو با ما این گلایه ها را بحق بداند؛ بخصوص در بخش بازنگری ها و اعمال اصلاحات.

او البته جانب انصاف را رعایت کرد و توضیح داد که در شورای برنامه ریزی کتاب های درسی در کنار متخصصان هر رشته، از تعدادی معلم هم استفاده می شود و در مرحله تولید محتوا نیز در برخی گروه های درسی که انعطاف دارند، از چند معلم نظرخواهی می شود، اما او این وجه را غالب دانست که تالیف و طراحی کتاب ها در اختیار یک گروه خاص قرار دارد.

این قضاوت البته موضوعی نیست که مورد تائید آموزش و پرورش باشد، بلکه نکته ای است که همواره مسئولان سازمان پژوهش و برنامه ریزی مقابلش جبهه گرفته و با قاطعیت مردودش دانسته اند. حتی در روز بازدید خبرنگاران از مراحل تدوین کتاب های درسی، لیدا نیک روش، مدیرکل چاپ و توزیع کتاب های درسی به ماگفت بخصوص از امسال کتاب ها پس از تالیف روی سایت سازمان قرارمی گیرد تا معلمان درباره اش نظر بدهند. او کتاب ریاضی تازه تالیف امسال (پایه نهم) را هم مثال زد که هر صفحه از آن پس از تالیف روی سایت قرار گرفته و نظرات معلمان درباره تک تک صفحات آن جمع و با نظارت مولف اعمال شده است.

اما باید قبول کرد این اتفاق برای همه کتاب های درسی رخ نمی دهد؛ حتی اعتراض بسیاری از معلمان، محدود شدن نظرخواهی از آنها دراین مرحله نیست، بلکه معلمان خواهان تدریس آزمایشی کتاب های درسی و اعمال اصلاحات پس از مشخص شدن نقاط ضعف کتاب هستند. تدریس یک ساله و آزمایشی کتاب های درسی قبل از استقرار نظام 3 ـ 3 ـ 6 و تبدیل سال های تحصیل به دو شش سال روالی معمول بود، اما از وقتی پایه ششم ابتدایی به وجود آمد و به دنبال آن هر سال پایه ای جدید به وجود آمد و نیاز به کتاب های تازه تالیف ایجاد شد، این تدریس آزمایشی حذف شده است. جعفر خرازی، کارشناس مسائل آموزشی نیز بر همین نکته دست می گذارد و می گوید، با این که پیش نویس کتاب های تازه تالیف روی سایت قرار می گیرد و معلمان هم درباره آن نظر می دهند، اما فقط عده ای خاص که افرادی شناخته شده اند یا روابطی ویژه دارند، شانس تاثیرگذاری بر محتوای کتاب های درسی را پیدا می کنند. گرچه موضع آموزش و پرورش درباره این انتقاد ها برایمان روشن بود، اما ما باز هم موضوع را از حسین طلایی، معاون توسعه و پشتیبانی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی پیگیر شدیم که پاسخ او در حد انتظار ما بود. او گفت در چند سال اخیر علاوه بر این که از تعدادی معلم در گروه های برنامه ریزی درسی دعوت می کنیم، هنگام اعتبار بخشی نظری و عملی به کتاب های درسی نیز نظرات معلمان را جویا می شویم و حتی بعد از یک سال تدریس کتاب، پژوهشگاه آموزش و پرورش به صورت خوشه ای تصادفی، جامعه ای نمونه از معلمان را انتخاب و نظرات آنها را درباره کتاب ها جمع آوری می کند.

البته گرچه میان جمع آوری نظرات با اعمال نظرات در کتاب های درسی فاصله ای زیاد وجود دارد، اما اگر معلمان در فرآیند تدوین، اصلاح و ارتقای کیفی کتاب های درسی نقش دارند، این همه اعتراض از کجا آب می خورد ؟ آیا بهتر نیست ریشه یابی شود که چرا حرف غالب جامعه فرهنگی کشور این است که به نظرات آنها بها داده نمی شود؟

نمی شود سرفصل داد و تدریس را منعطف کرد؟

مهر که بیاید، 124 میلیون جلد کتاب درسی در 980 عنوان در اختیار حدود 13 میلیون دانش آموز قرار می گیرد؛ کتاب هایی که همه از فیلترهای سخت و چند لایه آموزش و پرورش گذشته اند و میلیاردها تومان صرف تولید آنها شده است. اگر قیمت پشت جلد این 124 میلیون کتاب درسی را مبنای محاسبه قرار دهیم و میانگین قیمت ها را 1500 تومان در نظر بگیریم، ارزش ریالی این کتاب ها 186 میلیارد تومان می شود که البته مبلغی است که یارانه ای فراوان به آن اختصاص یافته. در واقع این پول هزینه ای است که مردم می پردازند، نه پولی که دولت صرف تولید کتاب های درسی می کند.

اگر فقط مبالغی را که صرف پرداخت دستمزد مولفان کتاب ها می شود محاسبه کنیم، بخشی از بزرگی سرمایه ای که برای تولید کتاب های درسی صرف می شود ظاهر می گردد. طبق اعلام حسین طلایی، معاون سازمان پژوهش هر مولف بابت تالیف هر صفحه کتاب 25 هزار تومان دریافت می کند، پس اگر هر کتاب 100 صفحه داشته باشد و این را اضافه کنیم که امسال 980 عنوان کتاب در کشور تولید شده و سپس این ارقام را درهم ضرب کنیم، خواهیم دید که فقط دستمزد مولفان کتاب های درسی به 2 میلیارد و 450 میلیون تومان می رسد. (98 هزار صفحه کتاب ضربدر 25 هزار تومان) این هزینه البته بسیار کمتر از پولی است که برای خرید و عمدتا واردات کاغذ خرج می شود و سوا از هزینه هایی است که چاپ کتاب نیاز دارد.

این عددها البته همیشه در آموزش و پرورش محرمانه نگه داشته می شود، ولی با کنار هم چیدن اطلاعاتی که در اختیار داریم، می توانیم هزینه های دست کم کاغذ کتاب های درسی را تخمین بزنیم. آماری وجود دارد که می گوید مصرف کاغذ در ایران سالانه بیش از 650 هزار تن است که حدود 50 هزار تن آن برای چاپ کتاب های درسی مصرف می شود. البته چون قیمت هر تن کاغذ از سوی مسئولان سازمان پژوهش در اختیارمان قرار نگرفت، نمی توانیم هزینه خرید کاغذ بویژه بودجه ای را که صرف کاغذهای وارداتی می شود محاسبه کنیم، ولی از حجم مصرف در این بخش می توان هزینه های چند میلیارد تومانی را حدس زد.

اما مقصود از این محاسبه ها ارائه یک پیشنهاد است. اکنون آموزش و پرورش یک نسخه کتاب برای هر درس تولید می کند که همه مدارس در همه نقاط کشور با وجود همه تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و البته تحصیلی مجبور به تدریس آن هستند؛ الگویی که هر سال دولت صدها میلیارد تومان برای آن هزینه می کند، اما شاید بشود به یک روش جایگزین فکر کرد و آن دادن سرفصل به معلمان و آزاد گذاشتن آنها در تدوین محتوای آموزشی است. در این روش، آموزش و پرورش است که تعیین می کند دانش آموزان هر پایه چه مطالبی بیاموزند ، ولی این معلم است که منابع مورد نیاز را مطابق سرفصل های تعیین شده انتخاب می کند؛ مثل اتفاقی که در دانشگاه ها رخ می دهد. حسین طلایی، معاون سازمان پژوهش اما معتقد است این پیشنهاد فعلا شدنی نیست،چون این انعطاف در تدریس در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و نیز در برنامه درسی ملی دیده نشده است. البته اگر کتاب های درسی را به دو دسته حساسیت برانگیز مثل زبان وادبیات فارسی یا تعلیمات دینی و تاریخ و غیر حساس مثل فیزیک، شیمی، ریاضی و هندسه تقسیم کنیم .

این را که به طلایی گفتیم، توضیح داد این پیشنهاد قابل بررسی است و اگر در اسناد بالادستی دیده شود قابل اجراست، ولی قبل از آن باید سیستم های ارزشیابی (برگزاری امتحان و نمره دهی) نیز تغییر کند، بویژه در درس هایی که امتحان های هماهنگ استانی یا کشوری دارند.

جعفر خرازی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش نیز این موضوع را قابل بررسی می داند (گرچه به ناتوانی برخی معلمان در اجرای این روش نیز باور دارد)، ولی چون معتقد است در بدنه آموزش و پرورش چنین انعطافی وجود ندارد، پیشنهادی دیگر را مطرح کرد.

او معتقد است اگر کتاب های درسی به جای تک تالیفی، چند تالیفی باشند و مثلا برای هر درس دو، سه یا چهار کتاب وجود داشته باشد، معلمان از بین این کتاب ها یکی را انتخاب می کنند و دیگر همگان مجبور به خواندن متن های مورد نظر یک مولف نیستند.


  
سرزمین تیزهوش ها :: مطالب و مقالات علمی و آموزشی :: مشاهیر و شخصیت ها
محمود فرشچیان

محمود فرشچیان به سال 1308 شمسی در اصفهان ، دیده به جهان گشود . پدرش ، حاج غلامرضا فرشچیان ، از تجار فرش بود و در کار هنر قالی بافی دست داشت.

 

این زمینه مساعد برای پرورش ذوق و شوق او در راه آشنایی با هنر موثر افتاد . از سالهای پیش از مدرسه از روی نقشه های قالی طرح میزد ، تا به تدریج دستش در کار نقش پردازی روان گردید . فرشچیان در طی تحصیلات مقدماتی در محضر استاد میرزاآقا امامی اصفهانی هنرمند چیره دست و پرآوازه دیار اصفهان ، به آموختن نقاشی دلبستگی تمام پیدا کرد و دل در گرو نقشهای زیبا بست . او از کار هنر احساس رضایت و شادمانی داشت . از کلاس هفتم دبیرستان فرشچیان قدم به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گذاشت و چهار سال در آن جایگاه عاشقی ، زیر نظر استاد عیسی بهادری ، استاد نابغه و توانمند نقاشی قالی ، مینیاتور ، نقاشی رنگ و روغن ، به فراگیری اصول و مبانی طراحی نقوش سنتی (نقشه قالی ، تذهیب ، مینیاتور) پرداخت .

بدون شک نقش استاد عیسی بهادری در پرورش و خلاقیتهای محمود فرشچیان نقشی فوق العاده ارزشمند بود .استاد در بیان احساس و تجسم شعرگونه عواطف ، به شیوه ای کاملا جدید موفق به هماهنگی و همگامی میان مضمون و محتوا و شکل و فرم نقاشی هایش گردید و این مشخصه اصلی کار او در نقاشی شد . فرشچیان در جوانی بسیار پرتلاش و خستگی ناپذیر به کار و طراحی نقوش مختلف میپرداخت . او در مطالعه آثار تاریخی شهر اصفهان (چهل ستون ، عالی قاپو ، مسجد شیخ لطف الله و ... طرحهای اسلیمی و ختایی کاشیکاری های بی نظیر آن آثار سر از پا نمیشناخت و چون محققی موشکافانه این نقش ها را مطالعه میکرد . فرشچیان حتی در دوره سربازی نیز دست از قلم و رنگ برنداشات و آثاری دیدنی آفرید که مورد تشویق مقامات قرار گرفت .

گرمای عشق 1378 محمود فرشچیان

سال 1329 بعد از 6 سال فعالیت و کسب هنر در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ، فرشجیان به کسب دیپلم عالی نائل آمد . آثار سالهای شاگردی استاد هنوز در مرکز هنرستان ، موجود است . بدون تردید استاد محمود فرشچیان یکی از پدیده های هنر نگارگری (مینیاتور) در عصر حاضر است و او در طراحی و شناخت و بکارگیری رنگها فوق العاده قدرتمند و قوی است . این قدرت قلم و صلابت و استواری خطوط قلم گیری است که از او هنرمندی پرآوازه و مشهور ساخته است . از نظر محتوا و مضمون ، آثار استاد عمدتا با الهام از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی ساخته و پرداخته شده اند . سخن آخر اینکه امروز استاد فرشچیان از پس نزدیک به پنجاه سال کسب هنر و مهارت در کار نقاشی و خلق نقشهای دلنشین و جشم نواز ، هنرمندی است که به جرآت میتوان او را صاحب سبک جدید در نقاشی ایرانی (مینیاتور) دانست.


  
سرزمین تیزهوش ها :: مطالب و مقالات علمی و آموزشی :: داستان های موفقیت
سایروس مک کورمیک مخترع ورشکسته

مک کورمیک در 1839 از ویرجینیا به همراه برادرش به شیکاگو می کوچد و کارخانه ساخت ابزار کشاورزی را پایه می نهد. به زودی ماشین درو مک کورمیک فروش بسیاری می یابد و جایزه ها و نشان های چندی را نیز برای مخترعش به پیشکش می آورد از آن جمله انتخابش به عنوان عضو ناظر آکادمی علوم فرانسه یکی از این کامیابی ها بود. در 1851 ماشین او در نمایشگاه کریستال پالاس لندن نشان زرین دریافت داشت. همچنین تندیس مک کورمیک را در محوطه جلویی دانشگاه واشنگتن و لی در ویرجینیا ساخته اند.

 

سایروس مک‌کورمیک، پس از ورشکستگی در سال 1837، همه چیزش را از دست داد. تنها سرمایه‌اش، یک «دستگاه درو و برداشت محصول» بود که خودش اختراع کرده بود. بانک خانه و مزرعه‌اش را مصادره کرد. تنها چیزی که از او نگرفتند همان دستگاه درو بود که فکر می‌کردند هیچ ارزشی ندارد. اما مک‌کورمیک معتقد بود این دستگاه، آینده کشاورزی را تغییر می‌دهد. او دستگاه‌های برداشت محصول را تولید کرده و می‌فروخت، اما این کسب‌و‌کار، رشد قابل‌توجهی نداشت. تا سال 1844 او توانست مجموعا 50 دستگاه بفروشد. اگر در آن شرایط کسب‌و‌کار را رها می‌کرد، واقعا یک شکست محسوب می‌شد. اما این کار را نکرد. او در نمایشگاه‌های مختلف نشان می‌داد که ماشین اختراعی‌اش چقدر سریع‌تر است. او به خریداران می‌گفت اگر از دستگاه راضی نبودید، آن را پس بدهید و پول خود را بگیرید. این کار سرانجام نتیجه داد. زمانی که مک کورمیک در سال 1884 فوت کرد، ثروتمندترین مرد ایلینویز بود. او حداقل دو میلیون دلار ثروت داشت (برخی تا صد میلیون دلار نیز تخمین زده‌اند). اوکسب‌وکاری راه‌اندازی کرده بود که بنیان یک شرکت بین‌المللی را شکل داد. همه چیز از همان دستگاه برداشت بی‌ارزش آغاز شد.

بخشی از موفقیت مک‌کورمیک مربوط به دستگاهی بود که آینده کشاورزی را متحول کرد. اما بخش قابل توجهی از موفقیت او، مرهون پیگیری و جدیت در ادامه دادن به تصمیمی بود که اکثر مردم آن را منطقی نمی‌دانستند. بسیاری از انسان‌ها اگر در موقعیت او بودند، احتمالا کار قبلی را رها می‌کردند و فعالیت دیگری را پی می‌گرفتند. در چنین حالتی، امروز من و شما می‌گفتیم که اصرار بر تولید و فروش آن دستگاه درو، یک اشتباه مسلم بود. مک‌کورمیک یک دهه به‌عنوان فردی شکست‌خورده کار کرد و درنهایت این شکست را برای خود به یک پیروزی تبدیل کرد. نباید قدرت شور و اشتیاق و علاقه را در به موفقیت رساندن یک تصمیم، کم‌ارزش تصور کنیم. تجربه‌های نظامی نشان داده است که گاه، پرتاب با اطمینان آخرین تیر‌ها می‌تواند موجب ترس دشمن شده و او را به عقب براند.

وقتی تصمیم گرفتید، به آن اعتقاد داشته باشید. اعتقاد به صحت یک تصمیم است که آن را به نتیجه صحیح می‌رساند. ذهن ما تواناتر از آن چیزی است که می‌پنداریم. در مطالعه‌ای یک‌سوم افرادی که تحت شیمی‌درمانی قرار داشتند، دچار ریزش مو شدند. شاید با خود فکر کنید این نتیجه، چندان عجیب و شگفت‌آور نیست. قسمت شگفت‌آور این آزمایش در اینجا است که این گروه فقط فکر می‌کردند تحت شیمی‌درمانی قرار دارند و در حال مصرف دارو‌های مربوط به شیمی درمانی هستند، درحالی‌که واقعیت این بود که در تمام آن مدت، به آنها دارویی بی‌خاصیت داده می‌شد. آنها چون فکر می‌کردند باید دچار ریزش مو شوند، دچار ریزش مو ‌شدند. دنیای اطراف ما، تفکر و ذهنیت ما را به‌طور کامل تحت کنترل ندارد، اما محیط و جهان اطرافمان بیش از آنچه فکر می‌کنیم، ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

اگر تصمیمی می‌گیرید، با تمام قلب و روح خود نسبت به آن متعهد باشید. این تعهد و علاقه، می‌تواند یک تصمیم بد را به یک تصمیم خوب تبدیل کند. گاهی اوقات، یک تصمیم بد، فقط به کمک اراده‌ای که در پس آن قرار گرفته است، به تصمیمی خوب بدل می‌شود. همان‌طور که ویلیام جیمزگفته است: «اغلب، ایمان راسخ به نتیجه غیرمطمئنی که پیش روی ما قرار دارد، آن را به واقعیت بدل می‌کند.»

منبع: کتاب 53 اصل تصمیم‌گیری

 

 

منبع : سرزمین موفقیت


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ