دختران همیشه کوچک و نازک نارنجی و پسران همیشه بازیگوش و بدون دغدغه نمیمانند و بهزودی بزرگ میشوند. بچهها در کنار باورها و شیوههای تربیتی خانواده است که قد میکشند و اگر این باورها کوتاهنگر و سطحی باشد بچهها نمیتوانند آنطور که باید و شاید رشد کنند و به کمال برسند.
چیزی که ما در اطرافیان بیکارمان میبینیم این است که همیشه از دولت و جامعه ناراضی هستند و مدام غر میزنند و انتظار دارند که دیگران برای آنها کاری انجام بدهند و به آنها میزی تعارف کنند و... . درحالیکه همانطور که برنامهریزی دولت برای رفع بیکاری مهم است، خانوادهها و خود افراد هم وظایفی دارند.
بیکاری فقط موضوعی اقتصادی نیست و داشتن شغل به افراد کمک میکند تا بهخودباوری بالاتر، شادی روزافزون، امید به زندگی بالاتر، عزت نفس و زندگی فردی بهتر و... برسند. گاهی هم نیاز است تا تعریف دوبارهای از کار و بیکاری انجام شود تا نارضایتی کاذب ایجاد نشود. فراموش نکنیم که در جامعه امروز که افراد زیادی با مشکل بیکاری مواجه هستند، آدمهای بسیاری هم با تکیه بر تلاش، مهارت، باور بهتدریجی بودن موفقیت، خلاقیتو... موفقیتهای شغلی خوبی بهدست آوردهاند و اگر جامعه نتوانسته برای آنها شغلی ایجاد کند، خود به اشتغالزایی دست زدهاند.
بسیاری از افراد به این دلیل بیکار میمانند که سختی را در کار نمیپذیرند و شان خود را بالاتر از این میدانند که زیر دست کسی باشند. برخی باورهای پدر و مادرها که میتواند به بیکاری بچهها در آینده منجر بشود را بشناسیم:
میخواهی دکتر بشی یا مهندس؟
چرا نمرهات 20نشد؟
نگرانی دائم از اینکه بچهها چیزی کم و کسر نداشته باشند و مبادا به آنها سخت بگذرد!
فقر روابط اجتماعی و مهارتهای زندگی اجتماعی در خانواده
افراط در احساس نیاز به کلاسهایی چون زبان انگلیسی و عدماحساس نیاز به مهارت سنی بچهها
فراموشی هویت جنسیتی بچهها
کدام بچهها صاحب شغل میشوند؟
1- هنوز هم، صدایی در گوش بچهها زمزمه میکند که ما وقتی از آینده تو خوشحال میشویم که تو به شغلهایی که ما میگوییم برسی و این یعنی بچهها از کودکی ممکن است ناخودآگاه به یک آینده اجباری تن بدهند.
آینده اجباری زمانی برای بچهها پیشمیآید که از طرفی امکان تجربه فرصتهای شغلی مهارتی را پیدا نکنند و از طرفی جامعه و خانواده اهمیت و ارزشی برای چنین مشاغلی قائل نباشند. امروز فارغالتحصیلان بیکار حتی از بهترین دانشگاههای کشور کم نیستند اما به راحتی میتوان جوانان ناراضی را در دانشگاهها پیدا کرد که به زحمت در کنکور قبول شدهاند. آنها بهنظرشان آنجایی که باید باشند نیستند و به مرور جزو دانشجویان معمولی رشته خود یا معدل پایین رشته خود میشوند. این گروه همیشه با احساس ناخوشایند عدمرضایت به دانشگاه میآیند. پس دور از ذهن نیست که بعد از فارغالتحصیلی هم بیکار خواهند ماند یا در حد انتظار موفق نخواهند شد. درس خواندن خوب است اما خانواده باید باور کند که درس خواندن فقط یکی از راههای موفقیت است.
برای نجات بچهها از آینده اجباری به این پیشنهادها فکر کنید:
از کودکی برای موفقیت بچهها نقشه بکشید و بعد از برخورد با هر توانایی آنها به فکر ایجاد فرصت برای بهتر شدن آن استعداد باشید تا بچهها زمینههای مختلف را تجربه کنند؛ مثلا اگر کودکتان خوب نقاشی میکند، میتوانید با چسباندن آثار او به دیوار، فرستادن کودک به کلاسهای نقاشی، شرکت با کودک در نمایشگاههای نقاشی، توجه دادن کودک به نقاشیهایی که روی دیوار شهرها کشیده میشود، زیبایی دیوار خانهتان بعد از رنگآمیزی نقاش و... او را با هنر نقاشی یا شغل نقاشها آشنا کنید.
* گاهی نگاه دقیقتری به جامعه داشته باشید و بهعنوان پدر و مادر به افرادی که در رشتههای معروف درس خواندهاند اما زندگی کاری موفقی ندارند و برعکس فکر کنید. برای فرزندتان این حق را قائل باشید تا از شما مشورت بگیرد اما از یکبار فرصت زندگی برای خودش استفاده کند نهفقط برآورده ساختن آرزوهای شما!
* کمک به رشد خلاقیت بچهها از مهارتهای پایهای است که برای موفقیت در هر شغل و حرفهای لازم است. برای رشد خلاقیت بچهها از شیوههای بازی، ساخت کاردستی، کلاسهای خلاقیت، مسابقه فکر خلاقانه در خانواده و... میتوانید کمک بگیرید. یک فرد خلاق هیچ وقت خود را گرفتار نمیبیند و اگر راهی برای موفقیت پیدا نکند، راهی میسازد.
2- بعضی پدر و مادرها از اینکه بچههایشان پرتوقع شدهاند و به امکاناتی که دارند و میزان دارایی آنها راضی نمیشوند، شکایت دارند. این بچهها معمولا بهانه و درخواستهای بیشتری از والدین خود دارند و اغلب بدون آنکه زحمت پدر و مادر را به یاد بیاورند، از آنها گله دارند. اما دقیقا ممکن است همین رفتار را والدین هم با بچههای خود داشته باشند و بچهها این قدرنشناسی را از والدین خود یادگرفته باشند؛ مثلا زمانی که این بچهها زحمت کشیده و درس خواندهاند اما با واکنش نمرهمحور بعضی پدرو مادرها روبه شدهاند که: چرا بهتر نشدی؟ چرا 20نشدی؟ دوستات چند شد؟ و... . این جملات عادی و پرتکرار، یکی از دلایلی است که کمکم عدمرضایت، قدرنشناسی در برابر زحمات دیگران و دائم شرایط خود را با دیگران مقایسه کردن را به آنها میآموزد.
* بهتر است:
فرزندان را با افراد دیگر مقایسه نکنیم تا آنها هم برای رضایت از خود و عملکرد خوب دائم بهدنبال مقایسه شرایط و افراد نباشند.
* نمرهای که به فرزندتان میدهید نمره به تلاش او باشد نه نمره کاغذی او؛ چراکه اینگونه میآموزد برای موفقیت آینده خود زحمت بکشد، نه اینکه از هر راهی برای یکشبه پولدارشدن و... بهدنبال نتیجه ظاهری باشد.
3-بسیاری از افرادی که موفقیت شغلی دارند از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ روابط اجتماعی مناسب. اگر بخواهید که فرزندتان چه از راه تحصیلات دانشگاهی یا تخصصهای مهارتی شغل موفقی داشته باشد، باید او را مجهز به روابط اجتماعی کنید. برای کمک به بلوغ اجتماعی فرزندتان از این راهها کمک بگیرید:
پایه روابط اجتماعی خوب، اعتماد به نفس است. برای تقویت اعتمادبهنفس کودکتان به او احترام بگذارید، با او صحبت کنید و از او نظر بپرسید و او را از قبل در جریان بگذارید که ممکن است نتوانید از همه پیشنهادهای او استفاده کنید اما حتما از نکات خوب آن کمک میگیرید. جلوی جمع او را تحقیر نکنید، مشوق او در کارهای خوبش باشید و... .
* هرچه میزان تعامل خانواده با اجتماع، فامیل و... بهتر باشد فرصت بیشتری برای تجربهآموزی و ارتباط با جامعه به فرزندش میدهد. صله رحم را بهعنوان توصیهای دینی که فواید اجتماعی و اخلاقی آن به موفقیت کاری آینده فرزندتان هم کمک میکند فراموش نکنید.
* بازیهای کودکان بهترین فرصت برای رشد مهارتهای اجتماعی آنهاست. اگر به جای برنامهریزی برای بازی شاد و آموزنده، خود را با خرید یک تبلت و بازیهای دیجیتال آسوده کنید، کودکتان به جای تعامل با همسالانش، خود را در گوشهای از خانه و مشغول به بازیهای کامپیوتری و... میکند و اینگونه فرصت یادگیری تعامل خوب را از دست میدهد.
همبازی داشتن، یکی از فرصتهای مهارتآموزی بچههاست. با آموزش راههای دوستیابی و همچنین فرصت داشتن خواهر و برادر، به اینکه آنها باتجربه شوند کمک کنید. نگران دعواهای گاه گاه بچهها نباشید. همین قهر و آشتیها، در مدلی کوچک به بچهها شیوهها و مشکلات ارتباطات اجتماعی را میآموزد.
4- داشتن شغل گاهی راهی برای کسب درآمد است و گاهی برآورده کردن احساس حضور اجتماعی و مفید واقعشدن. برای آنکه بدانید چه شغلی مناسب فرزند شماست، علاوه بر تواناییها و علائق او، مهم است که او دختر است یا پسر. اگر به اشتباه یکی از معنیهای کار، حضور در خارج از خانواده تعبیر شود برای دختران آسیبهایی به همراه دارد. پس حواستان باشد که کار را به چه معنی برای بچههای خودتان تعریف میکنید؟
امروزه مشاغل خانگی فرصت خوبی است تا علاوه بر درآمدزایی و ایجاد حس مفید بودن، زنان بتوانند با آرامش به نقشهای خاص خود چون همسرداری، فرزندپروریو... رسیدگی کنند. مشاغل خانگی وسعت زیادی دارد. انجام و فروش کارهای هنری، امور مرتبط با کامپیوتر همچون برنامهنویسی، تایپ و نویسندگی و... از این جملهاند. در حال حاضر تعداد زیادی از زنان شاغل که موظف به حضور در محل کار خود در ساعت و روزهای مشخص هستند، از تداخل نقشهای خانوادگی، کارهای شخصی و مورد علاقهشان و وظایف کارمندی خود به ستوه آمدهاند و این مشغلهها موجب خستگیهای روحی آنها شده است. از اینرو بهتر است اگر کارمند هستید در کنار بیان مشکلات خود برای دخترتان، او را با انواع متنوع مشاغل خانگی که مزایای ویژهای نسبت به کارهای بیرون از خانه نیز دارند، مطلع کنید و آنها را با مهارت رشد دهید.
5- قدیمها رسم بود زمانی که بچهها در آغاز نوجوانی قرار میگرفتند، در اوقات فراغت آنها فرصت عملی برای کار کردن مهیا میشد. این روش اگرچه خوبیهایی را به همراه داشت اما گاه در آن افراط میشد و توجه به شادی و علائق نوجوان در آن نادیده میماند. امروزه اما برخلاف آن رویه، افراطها به شکلی دیگر درآمده و والدین دغدغه این را دارند که مبادا فرزندشان قدری سخت بگذراند. افراطهای ما کار را به آنجا رسانده که بهخاطر توجه افراطی والدین به درس خواندن یا بازی کردن بچهها، حتی کارهای بچهها را بهخودشان نمیسپارند.
کودکی که در این شرایط رشد کند قطعا نمیتواند مسئولیتپذیری قابلقبولی داشته باشد و همین نقص شخصیتی ممکن است موجب شکست خوردن او در آینده شغلی و اجتماعیاش باشد. علاوه بر این، برای آنکه فرزندی بتواند در آینده صاحب حرفه و شغلی شود باید بتواند در برابر سختیها مقاوم باشد و از قبل برای آن تمرین کرده باشد. اگر میخواهید تحمل سختیهای فرزندتان را بالا ببرید از این راها کمک بگیرید:
* اگر فرزندان آنچه که میخواهند را بدون تاخیر یا زحمت بهدست آورند، در آینده نیز توان تحمل ناکامیها را نخواهند داشت. پس همیشه تهیه آنچه فرزندان میخواهند به معنی خوب پدر و مادری کردن نیست؛ خواستههای فرزندتان را به 3دسته تقسیم کنید؛ بخشی را زود و بخشی را با تاخیر تهیه کنید و بخشی را هیچ وقت به انجام نرسانید. اگر پدر و مادری محبتشان را به فرزند نشان داده باشند و منطقی با فرزندشان صحبت کنند، میتوانند فرزندی مقاوم تربیت کنند که تحمل نرسیدنها و نداشتنها را داشته باشد و یاد بگیرد که برای رسیدن به هدفش تلاش کند.
به گزارش تیزلند، به نقل از خبرگزاری فارس _ محمد تاجیک: در گرمای یکی از روزهای مردادماه، همراه جمعی از معاونان، سرگروههای آموزشی و معلمان مولف استان قزوین در بازدیدی چند ساعته از شرکت اُفست، در جریان تولید کتب درسی قرار گرفتیم.
شرکت افست، یکی از دو شرکت در خصوص تولید و انتشار کتابهای درسی دانشآموزان و یکی از بزرگترین چاپخانههای کتاب در خاورمیانه است که قدمتی بیش از 60 سال دارد.
این شرکت، نخستین واحد انتشار کتب درسی در کشور است که در زمینی به مساحت 4 هکتار در ابتدای جاده آبعلی در شرق تهران احداث شده است و با فعالیت حدود 400 کارگر تلاشگر، هر ساله، کتابهای پایه اول تا ششم ابتدایی را منتشر میکند.
عباس صالحی، مدیر تولید شرکت افست، اولین فرد از مدیران این شرکت است که در بدو ورود، پذیرایمان شده و ما را در این بازدید به عنوان راهنما یاری میکند.
وی که سابقه 27 سال فعالیت در حوزه تولید و انتشار کتابهای درسی را دارد، ابتدا ما را به واحد لیتوگرافی میبرد. این قسمت، اولین واحد تولید کتابهای درسی است.
در این قسمت که ساکتترین واحد شرکت است، بنا بر توضیحات این مدیر تولید، محتواهای کتب درسی از طریق لوحهای فشرده و سیدی از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که وظیفه تولید محتواهای آموزشی و تالیف کتب درسی را برعهده دارند، ارسال میشود.
در قسمت لیتوگرافی، فایل مطالب با رایانه صفحه بندی شده و روی ورقههای آلومینیومی روی ماشین چاپ بسته میشود و از طریق لیزر، روی این صفحات که «زینک» نام دارد، خوانده میشود.
ماشینخانه، دومین قسمتی است که کتابها وارد آن میشوند؛ در این قسمت، یونیتهای مختلفی از رنگ قرار دارد و زینکها پس از قرار گرفتن در رنگ، به شکل یک فرم در آمده و به قسمت تولید میرود.
در این مرحله، کتابها به صورت فرم در میآید و هر کتاب درسی، از چند فُرم تشکیل شده است. معمولاً هر کتاب بین 8 تا 10 فرم دارد و روزانه، بین 350 تا 400 هزار فرم در این قسمت تولید میشود.
در این قسمت که سر و صدای آن بسیار آزار دهنده است، به واقع کار اصلی شکلگیری کتاب انجام میشود و پس از این مرحله، فرمهای تولید شده به واحد صحافی میروند.
به سالن صحافی میرویم. اینجا آخرین واحد تولید کتاب درسی است؛ جایی که تعداد بیشتری کارگر مشغول به کار هستند؛ از جوانان کمتر تجربه تر تا افرادی که سالها در این قسمت عرق ریخته و نقش آفرینی کردهاند.
در این قسمت، دستگاههایی وجود دارد که بهصورت 24 ساعته مشغول بکار هستند و چند دستگاهی نیز وجود دارد که از دورِ تولید خارج شدهاند.
در آنجا فرمهای تولید شده پس از قرار گرفتن در کنار یکدیگر چسب خورده و قسمتهای اضافی برش داده میشود و در نهایت، جلد کتاب روی کتابها نصب شده و آماده استفاده توسط دانشآموزان میشود.
صالحی مدیر تولید شرکت افست با بیان اینکه این شرکت یکی از بزرگترین چاپخانههای خاورمیانه است، خاطرنشان میکند: کاغذ مورد نیاز این شرکت از کشورهای ژاپن و فنلاند تهیه میشود.
وی در خصوص دلایل عدم استفاده از کاغذ تولید داخل، میافزاید: مدت 7 سال کاغذ مورد نیاز این شرکت از شرکت چوپ و کاغذ شمال تهیه میشد، اما به دلیل پایین بودن کیفیت مجبور شدیم کاغذ مورد نیاز خود را از خارج از کشور تهیه کنیم.
این مدیر تولید با بیان اینکه در شرکت افست فقط کتابهای دوره ابتدایی تولید و انتشار پیدا میکند، بیان میدارد: متوسط میزان تحصیلات نیروهای این شرکت در مقطع کاردانی است و در حال حاضر نیز کلاس 70 نفرهای در دوره کارشناسی رشته چاپ از سوی دانشگاه آزاد اسلامی در این شرکت برپا شده است و دانشجویان رشته کاردانی برای کسب مدرک کارشناسی تحصیل میکنند.
صالحی با اشاره به تولید کتابهای درسی در کشورهای مختلف دنیا، متذکر میشود: برای نمونه کتابهای درسی در آلمان هر سه سال یکبار تولید میشود و دانشآموزان کتابهای درسی خود را هر سال تهیه نمیکنند، اما در کشور ما به دلیل نوع فرهنگ دانشآموزان در بهره برداری از کتابها و کیفیت کتابهای درسی هر سال کتابها تولید و توزیع میشود.
وی با اشاره به تولید 54 میلیون جلد کتاب درسی دوره ابتدایی و 39 میلیون جلد مجله رشد مربوط به این دوره در شرکت افست، عنوان میکند: این کتابها در مدت 11 ماه یعنی از مرداد تا پایان شهریور هر سال انتشار پیدا میکند.
در ادامه این دیدار، به سراغ دو نفر از کارگران شرکت افست که سخت مشغول آمادهسازی کتابهای درسی هستند میروم.
از آنها میخواهم از شرایط و مشکلات کار خود برایم بگویند که با چهرهای از سر نارضایتی ، یادآور میشوند: شرایط فعالیت روزانه کارگران به دلیل سروصدای زیاد دستگاهها بسیار سخت است؛ چرا که به جهت اینکه باید همواره از صحت کار دستگاهها باخبر باشیم، نمیتوانیم برای محافظت از سروصدا از گوشی استفاده کنیم؛ در نتیجه در قسمت شنوایی دچار مشکل میشویم؛ ضمن اینکه به دلیل ایستادن متوالی روی پاهای خود، اکثر کارگران به بیماریهای مفصلی و کمردرد مبتلا میشوند.
*17 سال سابقه کار با پایه حقوق یک میلیون و چهارصد هزار تومانی
یکی از کارگران با بیان اینکه 17 سال سابقه کار در این مجموعه انتشاراتی را دارد، میافزاید: شغل ما جزو مشاغل سخت است و بنده سه سال دیگر بازنشسته میشوم، اما با 17 سال فعالیت مستمر، پایه حقوقم تنها یک میلیون و 400 هزار تومان است.
در کنار نقالههای عبور کتاب قرار میگیرم و میبینم که چگونه کتابهای درسی با نظمی خاص دسته بندی شده و روانه انبار میشوند.
نقشهای ماندگار و نوستالژیکی که تصاویر آن تا پایان عمر در ذهن و یاد دانشآموزان نقش بسته و می ماند و خاطرات تلخ و شیرین مسیر یادگیری آنها، همواره نُقل محفل هر دانشآموز امروز و مردان و زنان متخصص در رشتههای مختلف فردای این مرز و بوم میشود.
صالحی مدیر تولید شرکت افست در ایستگاه پایانی چرخه انتشار کتب درسی، در پاسخ به این پرسشم که «چرا هنوز هم بعضی از کتابهای درسی از کیفیت مناسبی برخوردار نیست و دانشآموزان مجبور هستند کتابهای خود را منگنه کنند»، میگوید: این موضوع در حال حاضر بسیار کمتر شده است، اما بیشتر به کیفیت نوع چسب به کار گرفته شده مربوط میشود.
او در توضیح کیفیت چسبهای بکهار گرفته شده، میافزاید: نوعی چسب در کشور آلمان و در شرکت «هنکل» تولید میشود که بسیار گران است؛ ضمن اینکه ما تجهیزات مورد نیاز در این خصوص را نداریم و در صورتی که بخواهیم از این نوع چسب استفاده کنیم، باید بسیاری از دستگاهها را تعویض شود.
حالا به نقطه پایانی این بازدید میرسیم و دنیای انتشار کتابهای درسی را با همه فراز و فرودهایش ترک میکنیم. در این اندیشه فرو می روم که آموزش نسل آینده ساز کشورمان چقدر هزینههای مادی و معنوی را به دنبال دارد و این محتواهای علم و دانش برای انتقال به اذهان کنجکاو دانشآموزان چه مسیر پر پیچ و خمی را طی می کنند؛ از تحقیق و پژوهشهای متوالی و مستمر اساتید و عالمان رشتههای مختلف که سعی در تهیه محتواهای متناسب علمی برای ردههای مختلف دانشآموزان را دارند تا جماعت زحمت کش کارگر که باید به روح و جان این مطالب، جسمی توانمد و استوار ببخشند تا نقش هدایتگری و علم آموزی کودکان این مرزو بوم را به خوبی ایفا کنند.
همهی ما کمابیش دربارهی راههای تقویت مغز و حافظه چیزهایی میدانیم. از حل کردن جدول گرفته تا خوردن عدس و کندر و باقی روشهای خوراکی یا غیرخوراکی سنتی و مدرن که میتوانند بسیار موثر هم باشند. ممکن است شما جزو افرادی باشید که هیچوقت از حل کردن جدول سودوکو غافل نمیشوید و حل این نوع جدول که مهارت خاصی هم میخواهد جزو کارهای پیشپا افتادهتان باشد یا در بازیهای گروهی که با کلمات سروکار دارد و لازمهی انجام آنها داشتن بهرهی هوشی بالایی است، مهارت ویژهای داشته باشید؛ پس آی کیوی بالایی دارید! اما احتمالا خبر ندارید برخی عادات در زندگی روزانهی ما وجود دارند که میتوانند عصبهای باارزش مغز را تخریب و تمام تلاشهایمان را برای حفظ بهرهی هوشی مناسب نقش بر آب کنند.
1. غرق شدن در استرس
درست است! متاسفانه امروزه استرس تقریبا جزءِ جداییناپذیر زندگی روزمرهی ماست. درحالیکه از اثرات زیانبار استرس آگاهیم، تقریبا همیشه گرفتارش میشویم. انواع و اقسام مشکلات مالی، نگرانیهای شغلی و کاری، حفظ ظاهر زندگی اجتماعی و خانوادگی حتی اگر در بدترین شرایط ممکن باشد، همگی عوامل استرسزایی هستند که باعث تولید هورمونهای استرس میشوند و بدن را دچار انواع و اقسام بیماریها و مشکلاتی میکنند که مغز نیز از این آسیبها در امان نیست. برندان کلی (Brendan Kelley) متخصص مغز و اعصاب مرکز پزشکی دانشگاه ایالتی اوهایو معتقد است: «افزایش استرس نهتنها عملکرد مغز را تضعیف میکند، بلکه احتمال خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را نیز افزایش میدهد». زیرا در پس ارتباط بیماری آلزایمر و عملکرد مغز، ردپای تغییرات هورمونی مرتبط با استرس وجود دارد.
2. اضافه وزن و چاقی
اگر شما هم جزو افرادی هستید که برای تناسب اندام به انگیزهی قوی نیاز دارید، باید بگویم تحقیقات نشان میدهد که چاقی در میانسالی عملکرد شناختی مغز را کاهش میدهد و در نتیجه خطر ابتلا به زوال عقل افزایش مییابد. پس همانطور که میبینید انگیزهی کافی برای رژیم گرفتن وجود دارد! مطالعهای که در مجلهی اپیدمیولوژی در همین زمینه به چاپ رسید گویای این واقعیت است که چاقی و کمتوانی فکری افراد در نوجوانی و بزرگسالی با هم مرتبط هستند. هرچند چاقی به هزارویک دلیل، یکی از پیچیدهترین معضلات پزشکی عصر امروز بهشمار میرود اما نمیتوان مشکلات و بیماریهای مرتبط با چاقی یا موثر در بروز آن ازجمله آسیبهای مغزی را انکار کرد یا نسبت به آنها بیتوجه بود.
3. خوردن شیرینی زیاد
بسیاری از ما تصور میکنیم خوردن شکر فقط سایز کمرمان را افزایش میدهد و البته خیلیها به قیمت لذت بردن از شیرینیجات با این مسئله کنار آمدهاند! اما اگر بدانیم شکر سلولهای مغز را تخریب میکند باز هم میتوانیم بهآسانی از کنار این واقعیت بگذریم؟! آلن توفیق (Allen Towfigh) متخصص مغز و اعصاب و طب خواب وابسته به کلیسای پروتستان نیویورک دربارهی رابطهی مصرف شکر و آسیب سلولهای مغز میگوید: «افراد دیابتی بیشتر در معرض خطر ابتلا به زوال عقل قرار دارند.» براساس مطالعهای که در دانشگاه کالیفرنیا روی چند حیوان آزمایشگاهی صورت گرفت، رژیم غذایی حاوی قند زیاد عملکرد سلولهای مغز را تحت تاثیر قرار میدهد و توانایی شناختی مغز را پایین میآورد.
4. انجام چند کار همزمان
هرچند ممکن است استاد انجام همزمان چند کار باشید و به خودتان هم بابت داشتن این مهارت افتخار کنید اما حتما نمیدانید نوشتن ایمیل، همزمان حرف زدن با تلفن یا بحث کردن با یک همکار و در همان حال خوردن وعدهی ناهارتان نهتنها به مهارتهایتان نمیافزاید بلکه قادر است عملکرد پردازش مغزتان را هم مختل کند. قسمت جلویی مغز که در ناحیهی پیشانی قرار دارد مرکز اصلی کنترلکنندهی دقت مغز است که قدرت محدودی برای پردازش دارد. درصورتیکه سعی کنید بیش از ظرفیت و توانایی مغز بهطور همزمان برای پرداختن به موضوعات متعدد از آن بهره ببرید، درست مثل زمانی که پنجرههای متعددی را در ویندوز کامپیوتر باز میکنید و سیستم پردازش کامپیوتر اصطلاحا هنگ میکند، مغز شما هم متوقف خواهد شد. پس چنانچه تا به حال اینگونه از مغزتان استفاده میکردید چون میخواستید در زمان صرفهجویی کنید یا فکر میکردید این کارتان نشاندهندهی مهارت و توانایی ویژهی شماست هرچه زودتر آن را متوقف کنید تا خدایی نکرده به مغزتان آسیب نرسد.
5. قرار گرفتن در معرض دود سیگار
حتی اگر سیگاری نیستید اما اطرافتان پر از جماعت سیگاری است بهتر است هرچه زودتر فکری برای این موضوع بکنید! قرار گرفتن در معرض دود سیگار، مغز را در معرض آسیب مواد سمی قرار میدهد. آلن توفیق در اینباره میگوید: «قرار گرفتن در معرض دود سیگار برای مدت زمان طولانی مقدار مونواکسیدکربن را در بدن افزایش میدهد؛ مونواکسیدکربن جایگزین مادهی حیاتیِ اکسیژن میشود که برای ادامهی حیات بدن و مغز انسان بسیار ضروری است». هنگامی که رگهای خونی و سلولهای عصبی دچار آسیب شوند، توانایی سلولهای مغز برای برقرای ارتباط موثر مختل میشود و مغز نمیتواند از اطلاعات خود بهدرستی حفاظت کند.
6. سفرهای هوایی مداوم
با توجه به مطالعهای که در دانشگاه کالیفرنیا در رابطه با عملکرد مغز انجام شده است سفر به مناطق مختلف ریتم طبیعی بدن را مختل میکند. از طرفی هنگامی که بهطور مداوم در سفر بهخصوص سفرهای هوایی باشید، حافظه و فرایند یادگیریتان تا یک ماه بعد از بازگشت از سفر دچار اختلال خواهد شد. دکتر الیزابت لومبارد (Elizabeth Lombardo) روانشناس و نویسندهی کتاب «7 استراتژی مقابله با منتقد درونیتان و خلق یک زندگی عاشقانه» معتقد است: «سفرهای متعدد هوایی علاوه بر مشکلات خواب و تغذیه و برهم زدن تنظیم هورمونهای بدن (که همگی حافظه و فرایند یادگیری را تحت تاثیر قرار میدهند) بهعنوان یک عامل مهم تولید استرس میتواند به بدن و مغز انسان آسیبهای جبرانناپذیری وارد کند».
به گزارش تیزلند، به نقل از خبرگزاری ایسنا. علیرضا راه پیما با اعلام این خبر افزود: با عنایت به دستور دبیر هیئت دولت و برگزاری مراسم تحلیف رئیسجمهور و به منظور برگزاری مناسب این مراسم ، کلیه مراکز آموزشی و اداراتآموزش و پرورش شهر تهران روز شنبه 14 مرداد تعطیل هستند.
به گزارش تیزلند، به نقل از خبرنگار آموزش و پرورشخبرگزاری فارس، تمام والدین تلاش دارند تا بهترین شرایط را برای رشد استعدادهای فرزند خود فراهم کنند ولی برخی والدین حساسیت بیشتری نسبت به تحصیل فرزندشان دارند و به روشهای مختلف برای پیشرفت او روی میآورند.
یکی از روشهای پیشرفت تحصیلی، «جهش تحصیلی» است؛ به عبارت دیگر دانشآموز با سرعت بیشتری دوره تحصیلی را طی میکند که این روش برای دانشآموزان درسخوان و باهوش است.
در حقیقت والدین بعد از مشاهده خصوصیاتی چون «هوش بالا»، «سریعالانتقال بودن» و «سختکوشی» فرزندشان، به فکر جهش تحصیلی میافتند و برای انجام آن اقدام میکنند؛ هر چند که صرف باور خانواده به آمادگی فرزند برای جهش تحصیلی کافی نیست و باید مراحل قانونی طی شود؛ اما در اصل ماجرا چقدر خانوادهها با فرصتها و تهدیدهای «جهش تحصیلی» آشنا هستند؟!
*مراحل جهش تحصیلی
جهش تحصیلی یکی از راههای توجه به استعداد دانشآموزان با درجه هوش و یادگیری بالاست که سالهاست در کشور ما اجرا میشود.
دانشآموز در ابتدا از سوی مدرسه به اداره آموزش و پرورش منطقه معرفی شده و سپس به اداره آموزش و پرورش استثنایی برای انجام مراحل سنجش معرفی میشود.
دانشآموز برای جهش تحصیلی باید در کارنامه خود سطح خیلی خوب را در تمام دروس کسب کرده باشد؛ پس از آنکه دانشآموز در ارزیابی تخصصی امتیاز لازم را کسب کند، با نامه آموزش و پرورش استثنایی به مدرسه مراجعه کرده و میتواند در امتحانات پایه بالاتر در شهریورماه شرکت کند.
سالانه حدود 900 تا 1000 دانشآموز متقاضی تحصیل به صورت جهشی در کشور هستند که از این تعداد در سال گذشته حدود 550 نفر توانستند جهش تحصیلی را انجام دهند اما 450 نفر دیگر در اوان کودکی، طعم شکست را چشیدند.
در این آزمون پیشرفت تحصیلی و آزمون هوشی توامان مدنظر قرار میگیرد.
*شرایط جهش تحصیلی
جهش تحصیلی پایه اول و دوم ممنوع است و معمولاً از پایههای «دوم به چهارم»، «سوم به پنجم» و «چهارم به ششم» انجام میشود. البته جهش چند پایه هم وجود دارد که موارد معدودی در کشور اتفاق میافتد. جهش تحصیلی در پایه اول متوسطه اول و دوم هم ممنوع است.
دانشآموزان شهر تهران سالانه بیشترین میزان جهش تحصیلی را در کشور دارند.
در این میان، شنیدن سخنان افرادی که خود یا کودکشان جهش تحصیلی را تجربه کردهاند خالی از لطف نیست.
*مادر یک کودک جهشی خوانده: دیگر حاضر نیستم دخترم جهش تحصیلی داشته باشد
مادر یک دانشآموز جهشی خوانده در مورد خصوصیات تحصیلی دختر خود گفت: نه اینکه بگویم دخترم نابغه است اما خیلی زودتر از همسن و سالان خود دروس را یاد میگرفت و این مسئله کاملاً محسوس بود بنابراین به پیشنهاد معلم او تصمیم گرفتیم که پایه سوم را جهشی بخواند.
وی ادامه داد: دی ماه همان سالی که پایه دوم بود، یک روز درمیان در کلاس ریاضی شرکت میکرد؛ اواخر پایه دوم ابتدایی بود که مدرسه دخترم وی را به آموزش و پرورش معرفی کرد و سپس برای شرکت در آزمون به آموزش و پرورش استثنایی معرفی شدیم.
این مادر با بیان اینکه رشد جسمی دخترم نیز برای آزمون گیرندگان اهمیت داشت، اضافه کرد: تستهای هوش به صورت کتبی و شفاهی از او گرفته شده است و پس از قبولی، سال گذشته که کلاس چهارم بود هم شاگرد اول کلاس شد.
وی با تاکید بر اینکه دیگر حاضر نیستم دخترم جهش تحصیلی داشته باشد، گفت: بخش اصلی استرس من برای رد شدنش و هدر رفتن زحماتش بود، در واقع رد شدن دخترم یک ریسک بود که تاثیر بدی در روحیهاش میگذاشت که خوشبختانه اتفاق نیفتاد.
ساینا.خ دختر جهشی خوانده این مادر است که گفتوگویی با او نیز داشتیم، وی با بیان اینکه یک تابستان را برای جهش تحصیلی گذاشته و تفریح نکرده است، گفت: یک تابستان به من سخت گذشت اما از جهت اینکه یک پایه جلو افتادم خیلی خوب بود؛ دوست داشتم جهشی بخوانم تا از بقیه دوستانم جلو بیفتم.
ساینا که دوست دارد پزشک شود و ریاضیاش از بقیه درسهایش بهتر است، ادامه داد: من همه درسها را خوانده بودم و امتحانی که گرفتند برای من خیلی آسان بود سال گذشته هم با چند نفر از دوستانم که باهم جهشی خواندیم، همکلاس بودم.
*یک کارشناس: معایب جهش تحصیلی بر محاسنش غلبه دارد
برخی کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند جهش تحصیلی مانع از بروز خلاقیتهای کودک میشود و تحت فشار قرار گرفتن او زمینه مشکلات روحی را برای او ایجاد میکند و از سوی دیگر برخی نادیده گرفتن استعداد دانشآموزی که توانایی جهش تحصیلی دارد را بیعدالتی میدانند.
فرامرز محمدیپویا مدرس دانشگاه خوارزمی و کارشناس مسائل تعلیم و تربیت در گفتوگو با خبرگزاری فارس در تحلیلی 2 سوی این استدلالها را بررسی کرد و اظهار داشت: جهش تحصیلی هم تهدیداتی دارد و هم فرصتهایی ایجاد میکند از جمله فرصتها و مزایای این روش توجه به دانشآموزانی است که سریعتر یاد میگیرند و استعداد بالاتری از سایر دانشآموزان دارند؛ استعداد بیشتر میتواند منجر به خلاقیت شود اما محصور بودن در پایهای که پایینتر از سطح اوست، خلاقیت دانشآموز را از بین میبرد.
وی افزود: دانشآموز مستعد در حصار سن تقویمی زندانی میشود و و جهش تحصیلی راهی برای برونرفت از این شرایط برای او محسوب میشود.
محمدیپویا با بیان اینکه این طرح معایب و ایراداتی دارد که بر مزایای آن میچربد، اضافه کرد: از جمله ایرادات آن که مربوط به مرحله انتخاب دانش آموز بوده، این است که بهره هوشی در نظر گرفته شده برای پذیرش، 120 تعیین شده است در حالی که به نظر میرسد اکنون این حد بسیار پایین است و با در نظر گرفتن اینکه متوسط آیکیوی طبیعی 105 تا 107 است دیگر فردی با آیکیوی 120 نمیتواند تیزهوش باشد و باید سطح آن را بالاتر ببریم.
کارشناس مسائل تعلیم و تربیت گفت: ایراد دیگر که به ماهیت جهش تحصیلی بازمیگردد این است که ما در جهش تحصیلی صرفاً به هوش تحصیلی توجه میکنیم و سایر انواع هوشها را نادیده میگیریم و دانشآموزانی که از لحاظ سنی طبیعتاً سایر انواع هوشهایشان رشد یافتهتر است در کنار یک دانشآموز جهشی خوانده قرار میگیرند و این مسئله آسیبزاست.
وی این ایراد را بنیادیترین تهدید برای جهش تحصیلی دانست و بیان داشت: اینکه صرفاً هوش تحصیلی برای جهش تحصیلی ملاک قرار داده میشود و توجه ناچیزی به سایر جنبههای هوش می شود در واقع نادیده گرفتن سایر ساحتهای تربیتی است که در سند تحول بنیادین در نظر گرفته شده است.
محمدیپویا راهکار جایگزین این طرح آموزش انفرادی به دانشآموزان مستعد دانست و خاطر نشان کرد: این روش و استفاده از ظرفیت دانشآموزان با استعداد برای پیشبرد اهداف تحصیلی در کلاس درس، راه جایگزین است منتها زیرساختهای آن در آموزش و پرورش فراهم نیست.
*پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش: در ایران بررسی تجربی درباره جهش تحصیلی صورت نگرفته است
زکریا حسینی پژوهشگر سیاستگذاری آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس با بیان اینکه در خصوص غلبه معایب جهش تحصیلی بر محسنات آن نمیتوان اظهار نظر قاطع کرد، گفت: در ایران در مورد این مسئله بررسی تجربی صورت نگرفته است، در تحقیقی تحت عنوان «بررسی تطبیقی الگوهای شناسایی و هدایت دانش آموزان مستعد در 6 کشور» که به تازگی در بنیاد ملی نخبگان صورت گرفته به انواع جهش تحصیلی در 6 کشور اشاره شده است اما تاکنون چنین مطالعهای در ایران انجام نشده تا بتوان درباره این مسئله اظهارنظر کرد.
وی با اشاره به گزارههایی که در خصوص معایب و محاسن جهش تحصیلی مطرح میشود، عنوان کرد: منطق کلی آزمون جهش تحصیلی محل تردید نیست و شاید بتوان راهکاری برای جبران معایب مطرح شده ارائه کرده و برخی روشها را اصلاح کنیم اما در هر حال برای اظهار نظر قاطع، تحقیق دقیق لازم است.
به گزارش فارس، هرچند نحوه انتخاب دانشآموزان برای جهش تحصیلی مورد بازبینی قرار گرفته و نسبت به گذشته بهتر شده است اما معایبی چون احتمال تحمیل شکست رد شدن در آزمون در سن کم به دانشآموز و فشار بالای آموختن معلوماتی که برای یک سال طراحی شدهاند در سه ماه، قرار گرفتن دانشآموز جهشی خوانده در کنار دانشآموزانی که از نظر هوش شناختی و عاطفی از او جلوتر هستند میتوانند دلایل بازنگری در شیوه جهش تحصیلی فعلی باشند تا راهکارهایی برای کاهش مضرات پیشبینی شود و یا راههای جهش تحصیلی «نو» شوند، قطعاً در این مسیر انجام یک تحقیق میدانی و تجربی از دانشآموزانی که به صورت جهشی تحصیل کردهاند بسیار راهگشا خواهد بود.
به گزارش تیزلند، به نقل از خبرگزاری فارس، عبدالرضا نوروزی متخصص تغذیه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، گفت: متاسفانه در عادت غذایی ما ایرانیان غذاهای چرب و پرکالری همچون فستفودها گنجانده شده است مثلاً یک نوجوان 14 ساله باید در طول روز تنها 1600 کالری دریافت کند اما با خوردن یک پیتزای یکنفره به همراه سیبزمینی و نوشابه، فقط در یک وعده 2100 کالری دریافت میکند.
وی ادامه داد: همچنین کاهش فعالیت بدنی به فرهنگ ما ایرانیها تبدیل شده است. اکنون کمتر بچهای زیر 10 سال را میبینیم که فعالیت بدنی زیادی داشته باشد؛ نوجوانان معمولا در خانههای آپارتمانی مشغول بازیهای یارانهای هستند.
نوروزی گفت: نوجوانی که بیش از 3 ساعت جلوی تلویزیون مینشینند، در معرض خطر چاقی هستند. همچنین خواب کم در نوجوانان عامل موثر دیگری است که سبب افزایش وزن میشود. خواب کمتر از 7 ساعت و نیم مهمترین عامل چاقی است.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود: علت دیگر چاقی در کشورمان، کاهش مصرف سبزیجات و میوهها است که قسمتی از آن به گرانی مواد غذایی برمیگردد، متاسفانه غذاهای ناسالم، ارزان و غذاهای سالم، گران هستند.
وی ادامه داد: در بررسی که توسط بانک مرکزی انجام شد، در سال 72 قیمت یک کیلو شیرینی خامهای 60 هزار تومان و یک کیلو سیب درختی 11 هزار تومان بود و در سال 94، قیمت یک کیلو شیرینی خامهای به 5300 تومان و سیب درختی به 2700 رسید. وقتی در یک خانواده متوسط بخواهند برای مصرف بین این دو خوراکی یکی را انتخاب کنند، قطعا به سمت شیرینی خامهای کشش مییابند.
در طول سفر، پیک نیک و گشت و گذار در طبیعت روشن کردن آتش معمولا یکی از امور ضروری برای اهداف مختلف نظیر پخت و پز، روشنایی و…می باشد. اما گاهی امکانات لازم برای روشن کردن آتش در دسترس نیست یا در شرایط بحرانی فرصت فراهم کردن ملزومات آن را نداریم. در این مواقع استفاده از روش های سریع تر و بی دردسر تر برای روشن کردن آتش منطقی تر است. یکی از این روش ها روشن کردن آتش با استفاده از لیمو ترش است. در ادامه با نحوه روشن کردن آتش با لیمو ترش در کم ترین زمان ممکن اشنا خواهید شد.