رشد تکنولوژی و رسانههای جمعی باعث شده است تا در دست همه اعضای خانواده یک گوشی باشد، حتی بعضی از افراد خانواده صاحب چند گوشی هستند که همه آنها هم روشن و فعّال است.
* تلفنهایی که مدام اشغال است
یکی از قابلیتهای گوشی همراه برقراری تماس است. امکان تماس و ایجاد ارتباط با فردی که در نزدیکی شخص قرار ندارد و میخواهد از شرایطش مطلع شود، قطعا یکی از مهمترین هدفهای ساخت گوشی همراه بوده است.
گوشیهای تلفن همراه در کنار مزایای خود امروز به یک مسئله نگرانکننده در بین خانوادهها تبدیل شدهاند؛ زمانی تلفن خانه زنگ میخورد و به قدری صدایش بلند بود که همه اهالی خانه متوجه آن میشدند؛ مشخص بود که کدام فرد خانواده مشغول صحبت کردن با تلفن است و حتی چه کسی پشت خط قرار گرفته و دارد چه حرفهایی میزند و اگر هم بچهها مشغول صحبت کردن با دوستانشان بودند تلفن خانه اشغال میشد و والدین متوجه ارتباط فرزندشان با دوستانشان میشدند و حتی در جریان حرفهایی که بین آنها رد و بدل میشد قرار میگرفتند؛ اما امروز چطور؟
بچهها گوشی تلفن خود را در حالت سکوت قرار میدهند و هنگامی که زنگ میخورد هیچکس متوجه نمیشود؛ اگر شرایطتش را داشته باشند جواب میدهند و اگر موقعیت را نامناسب ببینند، رد تماس میدهند و با یک پیامک اطلاع میدهند که هنگام فراهم شدن شرایط، خودشان تماس خواهند گرفت.
این موضوع در حالی اتفاق میافتد که دیگر والدین از تماس تلفنی فرزندشان با خبر نمیشوند و حتی نمیدانند چه کسی پشت خط قرار دارد و چه حرفهایی بین آنها رد و بدل میشود و همین موضوع، شروع نگرانیهای تماسهای سر وقت و بیوقت است؛ شک کردن به اینکه اصلاً چرا گوشی تلفن همراه باید در حالت سکوت باشد، مگر چه کسی قرار است زنگ بزند و چه حرفهایی رد و بدل خواهد شد که پدر و مادرها برای شنیدن آنها غریبه هستند.
سادهترین امکانات تلفن همراه امروز باعث دردسرهای فراوانی شده که تبعات آن تا ماهها و حتی سالها همراه فرد است.
* سکوتی که جلب توجه نمیکند
پیامکها از دیگر قابلیتهای تلفن همراه هستند؛ هزینه کمتر آنها نسبت به تماس باعث محبوبیت این قابلیت به خصوص در بین نوجوانان شده است. یکی دیگر از ویژگیهای مهم این قابلیت این است که فرد با فرستادن پیامک دیگر مجبور به صحبت کردن نیست و اینگونه کسی متوجه وی نمیشود.
از طرفی با آمدن شبکههای اجتماعی نظیر تلگرام، فرستادن پیامک از این طریق بسیار بیشتر شده است.
*بیش از یک میلیارد نوجوان در آستانه کمشنوایی قرار دارند
یکی دیگر از قابلیتهای تلفن همراه، مدیا پلیر است که امکان پخش موسیقی را به فرد میدهد؛ امروز به وضوح در سطح جامعه میبینیم که جوانان و نوجوانان به خصوص قشر دانشآموز وقت زیادی را میگذارند تا آهنگ مدنظر خود را در گوشی تلفن همراه بریزند تا بتوانند مسیرهای رفت و آمد را با گوش دادن به موسیقی سپری کنند؛ البته نه تنها مسیر رفت و آمد بلکه ساعتهای زیادی برای گوش دادن به موسیقی هدر میرود.
گاهاً حتی در مدرسه دانشآموزان با استفاده از هندزفری موسیقی گوش میدهند و شبها قبل خواب هم مشغول گوش دادن به موسیقی هستند؛ این در حالی است که آنها نه تنها به خودشان بلکه به دیگران هم آسیب میزنند.
مردمی که صبحگاه در مترو، اتوبوس و خیابان به ناچار مجبورند موسیقی افرادی را گوش بدهند که صدای بلند آهنگهایشان فضای عمومی را پر کرده است؛ حالا بماند که این موسیقیهایی که از هندزفری پخش میشود چه تاثیراتی بر سلامت جسمی و روحی نوجوان میگذارد.
البته ناگفته نماند محتوایی که وارد حافظه تلفن همراه میشود، همیشه هم موسیقی نیست؛ تعدادی از دانشآموزان از این قابلیت برای گوشی دادن به زبان خارجی و یا زبانهای دیگر استفاده میکنند.
آسیبهای هندزفری وقتی شدّت میگیرد که نوجوانان نه تنها برای موسیقی بلکه برای صحبت کردن هم از هندزفری استفاده میکنند.
سازمان بهداشت جهانی در گزارش تکاندهندهای پیشبینی کرده است، بیش از یک میلیارد نوجوان در جهان به دلیل گوش دادن به موسیقی با صدای بلند، در خطر قرار گرفتن در فهرست بیماران کمشنوا و حتی ناشنوا در سالهای آتی قرار دارند.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی تا کنون 43 میلیون نفر در گروه سنی 12 تا 35 سال، به دلیل گوش دادن به موسیقی با صدای بلند و استفاده طولانیمدت از هدفون ناشنوا شدهاند؛ آماری که به گفته سازمان بهداشت جهانی به طور روزانه در حال افزایش است.
بر اساس این گزارش، طی تحقیقات و مطالعاتی که در این زمینه انجام شده گوش دادن به صداهای بلند در طولانی مدت باعث به وجود آمدن تومور مغزی و افزایش حمله قلبی میشوند.
* فیلمبرداری جای امدادرسانی را گرفته است
از طرفی دوربین پیشرفته و باکیفیت گوشیهای تلفن همراه همه افراد را تبدیل به عکاس و فیلمبردار کرده است؛ اگر استفاده درست و بجا باشد، دوربین گوشی همراه، خیلی هم وسیله خوبی برای ثبت خاطرات است اما اگر قرار باشد فرد نداند کجا و چگونه از آن استفاده کند، در پس هر حادثه تلخ و ناخوشایندی از دوربین موبایلش استفاده میکند تا عکسبرداری و فیلمبرداری کند؛ فارغ از اینکه او با این کار اشتباهش باعث به خطر افتادن جان فرد یا افرادی شده است که نه تنها کمکی به نجات آنها نمیکند بلکه مانع امدادرسانی هم شده است.
نمونههای این حادثه را کم در اطراف خودمان ندیدیم، مردم به جای کمک به حفظ جان افراد گرفتار با گوشیهای تلفن همراه مشغول عکسبرداری و حتی سلفی گرفتن هستند و جان همنوعانشان در آن لحظه هیچ ارزشی برایشان ندارد.
*انتخاب گوشهای خلوت برای تماشای فیلم
یکی دیگر از مسائلی که باعث دغدغههای فراوان شده است، پخش فیلم از طریق گوشی تلفن همراه است؛ کسی چه میداند دانشآموزان و نوجوانان که هندزفری در گوش گذاشتهاند و در گوشهای خلوت نشستهاند و یا حتی سر خود را زیر پتو بردهاند مشغول دیدن چه فیلم و کلیپی هستند!
قبلاً با دستگاههای ویدئو و سیدی همه اعضای خانواده در کنار هم مینشستند و فیلم تماشا میکردند و حتی اگر فرزند خانه به تنهایی میخواست فیلمی را تماشا کند، به یکباره یکی از اعضای خانواده وارد میشد و زمان میبرد تا دستگاه خاموش شود و سیدی از دستگاه خارج شود؛ اما امروز به محض اینکه کسی بخواهد نگاه به فیلم در حال پخش کند به سرعت برق و باد میتوان برنامه را بست و هیچکس هم از اینکه چه فیلم و یا کلیپی در حال پخش بود، آگاه نشود.
حالا بگذریم از اینکه گوشی چندین رمز دارد و به جزء خود شخص کسی نمیتواند به برنامههای داخل گوشی تلفن همراه ورود پیدا کند.
* غفلت از خانواده و اطرافیان
بازی یکی دیگر از قابلیتهای تلفن همراه است که این روزها به مسئله مهّمی تبدیل شده است؛ اگر قرار باشد آنلاین بازی نکنند، باید از بازیهایی که داخل گوشی تلفن همراه ریخته شده و نیازی به اتصال به نت ندارد، استفاده کنند و همینطور ساعتها را پای گوشی تلفن همراه برای بازی کردن هدر بدهند و از همه اعضای خانواده و اطرافیان غافل شوند.
* پرداخت پول برای دستیابی به رتبه بالاتر
بازیهای آنلاین هم که به لطف اینترنت پرسرعت بین دانشآموزان شایع شده است، علاوه بر اینکه نوجوان را برای افزایش رتبه بازی تحریک به پرداخت پول میکند، اخلاقیات را نیز با نوع پوشش و ارتباطات در برخی بازیها هدف گرفته است.
* ساعتهایی که برای برنامهها هدر میرود
گوشیهای اسمارت پُر از اپلکیشنهای متنوع هستند؛ هر روز هم یا جایگزینهای جدیدی برای آنها در نظر گرفته میشود یا به روز میشوند؛ برنامههایی که بعضا برای نصب آنها باید مبلغی را نیز هزینه کرد. علاوه بر این موضوع، تعداد زیاد برنامهها و تنوع آنها باعث شده که افراد ساعتهای زیادی را برای سردرآوردن از آنها هدر دهند.
* مرزهایی که از بین میروند
شاید اینترنت بزرگترین معضل گوشیهای موبایل باشد، اینترنت پرسرعت که به لطف شرکتهای ارتباط سیار در اختیار همه قرار گرفتهاند و مرزها را شکستهاند.
دانشآموزان و نوجوانان با تقریباً روزی 10 ساعت سیر کردن در گوشی تلفن همراه بخش عمدهای از ساعتهای خود را در فضای مجازی سپری میکنند، در حالی که با هندزفری، موسیقی گوش میدهند، شبکههای مجازی هم رصد میکنند و انواع تصاویر، فیلمها و حتی متنهای نامناسب هم رویت میکنند.
*** رمزهای متعدد گوشی تلفن همراه
فضای مجازی و ارتباطگیریهای گسترده بهوسیله آن موجب شده اصطلاح «گوشی یک وسیله شخصی است»، نقل زبان دانشآموزان و نوجوانان شود؛ به راستی چه چیزهایی در گوشی آنها وجود دارد که لازم به داشتن چندین رمز است؟
اوقات فراغت دانشآموزان چرا باید با محتوای منفی گوشیهای تلفن همراه به هدر برود؟ ما باید انتظار چه نسلی را در آینده داشته باشیم؟ بیانصافی نمیکنیم و یادآوری میکنیم که همه اینطور نیستند؛ تعدادی هم واقعاً استفاده درست و مثبت از این وسیله ارتباطی میکنند، مثلا بعضی از دانشآموزان برای تکالیف مدرسه خود از اینترنت استفاده میکنند و با جستوجوی مطالب در این فضا، اطلاعات زیادی کسب میکنند؛ اما تعداد آنها چند نفر است؟
* استفاده 400 میلیونی از اینستاگرام
تلگرام و اینستاگرام حالا به بخش جدانشدنی از زندگی نوجوانان و دانشآموزان تبدیل شده است؛ با یک جستوجوی ساده به قدری با تصاویر نامناسب روبهرو میشوی که اگر کنترلی بر روی خودت نداشته باشی، به جستوجوی بیشتر هم تحریک میشوی.
بر اساس آماری که یک سایت آمریکایی در سال 2017 از تعداد کاربران اینستاگرام منتشر کرد، روزانه حداقل 400 میلیون نفر از این شبکه اجتماعی برای انتشار عکس و بالغ بر 250 میلیون نفر نیز از قابلیت "استوری" اینستاگرام استفاده میکنند.
بر اساس آمار این سایت، 78 میلیون نفر از جمعیت آمریکا نیز به طور ماهانه از اینستاگرام استفاده میکنند.
تلگرام، واتسآپ و دیگر برنامههای چت هم باعث شدهاند تا دختر و پسر در گروههایی عضو شوند که بدون هیچ شناختی نسبت به هم، از هر دری صحبت کنند و با پخش تصاویر نامناسب زمینه رفتارهای غیراخلاقی را فراهم کنند.
دختر و پسر با دروغهای رنگارنگ از وضعیت ظاهر، تحصیل و خانواده خود با یکدیگر ارتباط میگیرند. علاوه بر خشونتی که از طریق بازیهای رایانهای، روان نوجوانان را تهدید میکند، اعتیاد و گرایش به مواد مخدر و حتی داروهای روانگردان از نتایج ورود به فضای مجازی است.
عدهای از طریق فضای مجازی اقدام به فروش مواد مخدر و قرصهای روانگردان میکنند و در واقع این جدیدترین شیوه آنهاست.
بسیاری از خانوادهها در فصل تابستان فرزندشان را روانه کلاسهای آموزشی میکنند که در طول سال تحصیل فرصت شرکت در آن را ندارند.
با این کار، هم بچهها مهارتهایی را یاد میگیرند که شاید در مدرسه کمتر بدانها پرداخته شود، هم خودمانیم، تعارف که نداریم، پدر و مادرها باز وقتی برای نفس کشیدن با خیال راحت پیدا میکنند! تازه از اینکه فرزندشان دائم بیشتر و بیشتر میآموزد لذت هم میبرند. اما انتخاب کلاس خیلی مهم است.
بعضیها فکر میکنند بالاخره کلاس کلاس است، شاید یکی به اندازه دیگری محتوا برای آموزش نداشته باشد، اما بالاخره از هیچی که بهتر است! نه، نه واقعا هر کلاسی از کلاس نرفتن بهتر نیست. برخی کلاسها به خصوص برای کودکان، اگر اصولی نباشند، اگر درست با بچهها رفتار نکنند، تازه میتواند آسیبزننده هم باشند. پس خوب به انتخاب کلاس دقت کنید و سرسری از آن نگذرید.
جایگاهی برای تمرین مهارتهای اجتماعی
امروزه کلاسهای گوناگونی برای کودکان در سنین مختلف، در مراکز متنوع، از مهدهای کودک و خانههای فرهنگ گرفته تا کلینیکهای روانشناسی و انواع مراکز با عنوانهای متفاوت، برگزار میشود. صرفنظر از این که در هرکدام از این کلاسها به بچهها چه چیزهایی آموزش داده میشود، کلاس یک ویژگی بسیار مهم دارد: امکان برقراری ارتباط با سایر کودکان و ارتقای مهارتهای اجتماعی.
مطالعات نشان میدهند که حتی کودکانی که تکفرزند هستند، با ورود به فضاهای اجتماعی مانند مهدکودک و کلاسهای آموزشی، میتوانند مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی آینده خود را بیاموزند. بنابراین، شرکت در یک کلاس مناسب، قبل از هر چیز، فرصتی است برای خروج از فضای محدود خانواده، وارد اجتماع شدن، آشنا شدن با انواع تعاملها و رفتارهای اجتماعی و آموختن مهارتهایی که شاید هیچکجای دیگر نمیتوانند به این شکل بیاموزند.
البته که مدرسه خود فضایی تعیینکننده، تاثیرگذار و مهم در این راستا است، اما درعینحال به دلیل شرایطی که دارد، مثلا نظم و مقررات از پیش تعیینشده، اهمیت تکلیف و نمره، محدودیت کلاسها و ... قدری با کلاسهای آزادترِ مطلوب و متناسب با سلیقه بچهها تفاوت دارد.
درهمینراستا، برای انتخاب یک کلاس مناسب، توجه به فضای آن بهطور کلی، اهمیت دارد. میتوانید با مشاهده ببینید که چهقدر ارتباط کودکان در آن محیط با هم دوستانه است. چهقدر به ارتباطات اجتماعی کودکان توسط مربیان اهمیت داده میشود. نحوه برخورد خود مربیان باهم و با کودکان بهچهصورت است، چهقدر به کودک توجه میکنند، چهقدر دوستانه برخورد میکنند یا در مقابل، رفتاری پرخاشگرانه و یا سرزنشگر دارند.
بها دادن به خلاقیت و آزادی عمل
یکی از بحثهای مهمی که درمورد آموزش کودکان باید مورد توجه قرار داد، خلاقیت و آزادیعمل است. یکی از انتقادات مهم و اساسی به آموزش و پرورش، محدود کردن خلاقیت کودکان و شکل دادن به نظام فکری آنها در جهتی خاص است که شاید با ویژگیهای فردی همه بچهها سازگار نباشد و در نتیجه، باعث ازدستدادن بخشی از توانمندیها و بالفعل نشدن بسیاری از بالقوههای کودک شود.
شاید برای شما، پرواز یک شاپرک مزاحم، یا خار داشتن یک بوته اصلا جالب نباشد، اما برای یک کودک مثل معجزه میماند. شاید شما به مخلوطکن و اتفاقی که درون آن برای میوهها میافتد عادت کردهباشید، یا اینکه وقتی آب روی قاشق میریزد چهطور به اطراف میپاشد، اما کودک به آنها به چشم پدیدهای متفاوت نگاه میکند که گاه باید بارها و بارها آنها را تماشا کند تا درکی بهتر از آنها داشته باشد و اطلاعات کافی در مورد هرکدام را به ذهن بسپارد.
زندگیِ پر از نه، نکن، دستنزن، برندار، ندو، ..... در واقع بستن درهای تجربه و یادگیریِ بهروز کودک است. او به حدی از آزادی عمل برای رشد سالم نیاز دارد، البته تا حدی که امنیت خودش و دیگران بهخطر نیافتد. اما له کردن یک شکلات، پرپر کردن یک گل، انداختن دانه دانه قندها توی یک لیوان آب، روشنکردن تک به تک چراغهای لوستر و هزاران مثال دیگر، چه خطری میتواند داشته باشد؟
درحالیکه واکنش اغلب والدین به همین تجربههای ساده، پر از خط و مرز است. واقعیت این است که خیالپردازی و خلاقیت از ابزارهای حیاتی رشد کودکان است که باید بدانها توجه داشت. کودک با خیالپردازی خود، دنیای اطرافش را هر آنچه دوست دارد تصور میکند و با استفاده از خلاقیتش، قوانین تازه را در دل محیط اطراف خود میآموزد: وقتی صندلی، کشتی میشود، عصا، اسب میشود، سبزیجات، موجودات فضایی میشوند و ... کودک با تمام وجود در حال تمرین آموختههای خود است. چندبار پیشآمده که ابزار بازی خیالپردازانه او را برهم بزنید و یا او را به ایندلیل سرزنش و توبیخ کنید؟ اگر تکالیف مدرسه بودند و او مشغول تمرین بود، همین واکنش را میداشتید؟ یادتان نرود که بازی، ابزار یادگیری و تمرین او است.
از آنجا که کودکان معولا با ورود به مدرسه و روبرو شدن با قوانین خاص محیط آموزشی و نیز سیستم تدریس، نحوه آموختن خود را تغییر میدهند. مهم است که کلاسهایی را برای فرزندتان برگزینید که راههای یادگیری او را محدود نکنند و با قوانین ثابت و سختگیرانه، جلوی خلاقیت و آزادی عمل او را نگیرند. بسیاری از آموختههای اساسی کودکی، به واسطه بازیهای آزادانه و بدون چارچوب آموخته میشوند و نباید این سیستم یادگیری را کلا از روند زندگی یک کودک حذف کرد.
تناسب با استعدادهای فردی
شما حتما علایق و آرزوهایی دارید. ممکن است عاشق پیانو باشید یا به مسابقات ورزشی بسیار علاقمند باشید. البته داشتن فرزندی که یک ارکستر را رهبری میکند یا فرزندی که در مسابقات المپیک جهانی شرکت میکند، وسوسهانگیز است. اگرچه بارها این جمله را شنیدهاید، اما دست از چنین وسوسههایی کشیدن آسان نیست.
از یاد نبرید که در هر زمینهای، پیشرفت میتواند غرورآفرین باشد. بنابراین، قبل از تصمیمگیری، اجازه بدهید فرزندتان هم علایق خودش را محک بزند. او را مجبور به کاری نکنید. فرصت فراوانی برای یادگیری در پیش روی او است. به واکنشهایش حساس باشید. کارهایی که با کنجکاوی دنبال میکند و یا برایشان زمان بیشتری میگذارد، میتوانند نشانگر علایق او باشند.
زیاد نمیتوان از کودکی در آن سن انتظار داشت که مثلا خودش اعلام کند عاشق کدام ساز است، به چه ورزشی بیشتر علاقه دارد یا در رفتارهای اجتماعی یا ... جذابیت بیشتری میبیند. بلکه علاقه به رنگها، حافظه بصری خوب، دقت زیاد به جزییات و نکات دیداری برای مثال، میتوانند نشانه علاقه و توانمندی او در زمینههای هنری بصری، از نقاشی و عکاسی گرفته تا معماری و فیلمسازی باشد.
والدین، بهترین افراد برای تشخیص علایق فرزند خود هستند، به این شرط که در این زمینه دید بازی داشته باشند و چشمشان را روی واکنشهای فرزند خود نبندند. البته از نظر متخصصین و تستهای مربوطه هم برای درک بهتر علایق، توانمندیها و نقاط ضعف فرزند خود میتوانید کمک بگیرید.
نشانه های ابتلا به شپش سرچیست؟
شپش، حشره ای کوچک به رنگ سفید مایل به خاکستری است که انگل خارجی بدن انسان محسوب می شود. این حشره در مو و لباس زندگی می کند و برای تغذیه روی سطح بدن می آید، سپس خودش را به پوست بدن انسان می چسباند، پوست را سوراخ کرده و ضمن مکیدن خون، بزاق خود را بهمراه مواد دفعی به زیر پوست تزریق می نماید. علت برآمدگی قرمزرنگ و ایجاد خارش در سطح پوست، همین تزریق بزاق و مواد زائد به زیرپوست است.
چه کسانی بیشتر به شپش آلوده می شوند؟ آلودگی به شپش منحصر به طبقه اجتماعی خاصی نیست و تمام افراد جامعه به خصوص در فصول سرد سال ممکن است درگیر آن شوند. آلودگی به شپش در کودکان در سنین مدرسه ، شایع تر است و دختران بیشتر از پسران به آن مبتلا می شوند.
انتقال شپش چگونه صورت می پذیرد؟ انتقال از یک فرد به فرد دیگر می تواند از طریق تماس مستقیم (تماس سر افراد با هم) یا استفاده از وسایل شخصی دیگران مثل شانه، کلاه، شال، حوله و روسری صورت گیرد. انتقال در افراد خانواده به سرعت و سهولت رخ می دهد.
آیا شپش از راه استخر منتقل می شود؟ خیر. شپش در آب زنده نمی ماند. بنابراین از طریق شنا و استخر منتقل نمی شود. هر آنچه باید در مورد شپش بدانیم.
علائم ابتلا به شپش، راه های تشخیص و پیشگیری:
??نشانه های ابتلا به شپش سرچیست؟ اولین علامت خارش است و زمانی اتفاق می افتد که شپش شروع به حرکت می کند که معمولا از حاشیه دو طرف سر شروع می شود و به طرف مرکز سر گسترش می یابد. در این هنگام بیمار احساس خارش در سر می کند. به تدریج خارش افزایش می یابد و خراشیدگی با ناخن در اثر خارش در سر پیش می آید. گاهی در موارد پیشرفته، غدد لنفاوی در ناحیه گردن برجسته می شوند .
??آیا می توان با مشاهده شپش، آلودگی به آن را تشخیص داد؟ اغلب آنچه در مشاهده سر بیمار دیده می شود، شپش نیست بلکه تخم شپش (رِشک) است. زیرا شپش با مشاهده نور، زیر موها می خزد و پنهان می شود. تخم شپش که رِشک نام دارد به اندازه ته سنجاق و بیضی شکل و به رنگ سفید است و به ریشه مو(درفاصله حدود نیم سانتی متری از ریشه) و درز لباسها می چسبد. این تخم ها را نباید با شوره سر اشتباه گرفت. شوره سر، پوست مرده سر است که براحتی از مو جدا می شوند ولی رشک بیضی شکل است و جداکردن آن از موی سر، به راحتی و بدون ناخن ممکن نیست. اگر به دنبال رشک هستید، بیشتر قسمت های بالای گوش ها، گیجگاه ها و پشت گردن را بگردید.
??چگونه از آلودگی به شپش پیشگیری کنیم؟ پیشگیری با بهبود سطح بهداشت کل جامعه امکان پذیر است. با رعایت بهداشت به ویژه در مکان هایی مانند مدارس، مهدکودک ها ، سربازخانه ها ، پرورشگاه ها و ... می توان تا حد زیادی مانع ایجاد بیماری شد. باید به کودکان یاد داد در مدرسه از تماس سر خود با سر دیگران پرهیز کرده و شال، روسری، کلاه، برس و شانه خود را به دیگران ندهند یا از این وسایلِ مربوط به دیگران را استفاده نکنند. همچنین موارد آلوده باید به سرعت شناسایی و گزارش شوند. با درمان سریع، می توان از انتقال آلودگی به دیگران جلوگیری نمود. هر آنچه باید در مورد شپش بدانیم.
درمان شپش:
??در گذشته تنها راه نجات از دست شپش ها، تراشیدن موها از ته بود. اما امروزه از شامپوهای ضد شپش استفاده می شود. این شامپوها باعث مرگ شپش ها شده و با حل کردن کپسول تخم ها، آنها را از مو جدا می کنند.
درصورت اطلاع از آلودگی فرزندتان به شپش، دست پاچه نشوید، احساس گناه نکنید و در بین همکلاسی ها و دوستان وی به دنبال مقصر نگردید. در عوض، به سرعت درمان را شروع کنید.
??نکات مهم در درمان شپش سر:
?- درمان در دو مرحله و به فاصله یک هفته انجام می شود. برای درمان شپش، دقیقا مطابق توصیه های پزشک و کادر بهداشتی عمل کنید.
?-فراموش نکنید که آنچه در درمان شپش اهمیت دارد درمان دسته جمعی و رفع آلودگی از کلیه لوازم و وسایل مورد استفاده افراد به طور همزمان است. تمام افرادی که ساعات زیادی را کنار هم سپری می کنند مثلا اعضای خانواده فرد مبتلا، هرچند علامتی نداشته باشند باید همزمان مورد درمان قرار گیرند.
?- در کنار درمان با شامپوهای مخصوص، روسری، شانه، برس، کلاه، شال، روبالشی و ملحفه بیمار باید در آب داغ شسته شوند. وسایلی را که در دمای بالا خراب می شوند، باید دو هفته در کیسه دربسته نگه دارید. ضدعفونی و شست و شوی فرش و موکت و مبلمان ضرورتی نداشته و نیازی به ضدعفونی کردن کل خانه وجود ندارد.
?-شامپوهای ضد شپش، تخم ها را ازبین نمی برند. بنابراین بعد از مصرف شامپو، با شانه دندانه ریز و مخلوطی از آب و سرکه، موها را شانه بزنید.
?-تراشیدن موهای سر توصیه نمی گردد.
?-داروهای ضد شپش غیرخوراکی و شدیدا" سمی هستند. بعد از آلوده شدن دست به این داروها، دست های خود را در دهان نگذارید و با دستهای آلوده چیزی نخورید.
??آیا کسی که قبلا یک بار آلودگی به شپش داشته و درمان شده، در مقابل بیماری ایمن است؟ خیر. ابتلای قبلی به شپش، ایمنی ایجاد نمی کند و یک فرد ممکن است بیش از یک بار به بیماری مبتلا شود. اگر کسی بعد از دوبار درمان، مجددا" به شپش مبتلا شد، به این معنی است که فرد مبتلای دیگری که درمان نشده در نزدیکی اوست. در صورت ابتلای مجدد به شپش، لازم است درمان دو مرحله ایِ مجدد انجام شود.
بچهها مثل اسفنج میمانند. نگاه میکنند و هر چه که در محیطشان باشد را جذب میکنند، مخصوصاً از طریق دیداری و شنیداری. اکثر کلمات و رفتارهای آنها ناشی از تقلید از والدینشان یا بزرگترهای دیگر در اطرافشان است. خیلی وقتها از کلماتی که از دهان آنها بیرون میآید حسابی شگفتزده میشوید. و وقتی مدرسه را شروع میکنند، با تاثیرات همسالانشان بمباران شده و دنیای امن و راحتشان زیر و رو میشود. اما اگر فرزندانتان را از همان ابتدا با 10 مورد از مهمترین ارزشها آشنا کنید، میتوانند به خود متکی شده و زندگی شاد و راحت داشته باشند.
1. صداقت
جایی در مسیر بزرگ شدن، بچهها دروغ گفتن را یاد میگیرند، حتی ممکن است آن را از والدینشان هم یاد نگرفته باشند. تلویزیون، بچههای دیگر یا حتی بزرگترهای دیگر ممکن است باعث این نوع رفتارهای آنها شده باشند. حتی میتواند یک نوع مکانیزم دفاعی برایشان باشد. اگر اهمیت صداقت را برایشان توضیح دهید و مطمئنشان سازید که همیشه برای شنیدن حرفهایشان آمادهاید، آن وقت برایشان در دسترستر خواهید بود مخصوصاً زمانهایی که میدانند کار اشتباهی انجام دادهاند. خیلی از بچهها بخاطر ترس از فریادهای والدینشان یا کتک خوردن میترسند واقعیت را با والدینشان در میان بگذارند. باید به آنها بفهمانید که رفتار بد آنها مطمئناً عواقبی خواهد داشت اما همیشه بخاطر اینکه شجاعت لازم برای گفتن واقعیت را داشتهاند تحسینشان کنید. از همه مهمتر اینکه شما هم باید خود فردی صادق باشید زیرا اگر در شما بیصداقتی ببینند آنها یاد خواهند گرفت.
2. احترام
بچهها احترام را از محیط خانه و خانوادهشان یاد میگیرند. اگر بچه ها ببینند که شما بعنوان والدین چقدر محترمانه با هم رفتار میکنید، چقدر رفتارتان با خود آنها و بقیه افراد خانواده با ادب و احترام است، مطمئن باشید که از شما الگو برمیدارند. بچهها رفتارها را درست مثل کلمات تقلید میکنند. گفتن کلماتی مثل «خواهش میکنم»، «لطفاً»، «متشکرم» و «عذر میخواهم» در جلو آنها به آنها احترام و ادب را یاد میدهد. همچنین باید به آنها یاد بدهید به بدن، اموال، نظرات و اعتقادات دیگران هم احترام بگذارند.
3. قدرشناسی
خوب میدانیم که چقدر راحت ممکن است زندگی و آدمها را کوچک بشماریم. آنقدر درگیر نقاط منفی زندگی خود میشویم که یادمان میرود برای نقاط مثبت آن شکرگزار باشیم. به فرزندانتان یاد بدهید که هر روز حتی برای کوچکترین چیزها شکرگزار باشند، چیزهای کوچکی مثل هوا یا یک لبخند از کسی. به آنها یاد بدهید که برای اینکه زنده هستند، برای خانواده و دوستانشان، غذایی که میخورند، لباسهایشان، سقف بالای سرشان و سلامتیشان قدرشناس باشند. به آنها نشان دهید که هر روز برای آنها نعمتی است از جانب خداوند. حتی میتوانید به آنها یاد بدهید که از نعمتهایی که خداوند به آنها بخشیده لیست تهیه کنند. این کارها به آنها آموزش میدهد که برای همه چیز باید شکرگزار باشند.
4. سخاوت
ما در دنیای «من می خواهم» زندگی میکنیم. من، من، من! بچهها هم در چنین دنیایی زندگی میکنند اما لزومی ندارد که آنجا بمانند. در سالهای قبل از مدرسه بچهها تقسیم کردن را یاد میگیرند. اگر روی این مسئله در خانه تاکید شود، برای آنها دشوار نخواهد بود. اینکه به آنها یاد بدهید به دیگران کمک کنند هم نوعی سخاوت و بخشندگی است زیرا به آنها یاد میدهد که در وقتشان بخشنده باشند. وقتی خودتان به نیازمندان لباس و غذا هدیه بدهید، آنها هم درک میکنند که باید بخشنده باشند.
5. خاص بودن
بچههای کوچک موجودات سازگاری نیستند. هر کاری که دوست دارند را در هر زمان که دوست دارند و با هر کسی که دوست دارند انجام میدهند. اما هرچه سنشان بالاتر میرود، یاد میگیرند خودشان را با همسالانشان مقایسه کنند و تفاوتها و شباهتهای بین آنها را میبینند. ممکن است تلاش کنند با آنچه که بقیه دارند یا انجام میدهند سازگار شوند یا ممکن است نفهمند چرا بعضی افراد اینقدر با آنها فرق دارند. باید به فرزندانتان یادآور شوید که از همان ابتدای کودکی خاص هستند. به آنها بفهمانید که فردیت آنها باعث خاص بودنشان است. آنها را تشویق کنید فردیت خودشان را از طریق علایقشان کشف کنند. آنها را همکلاسیها یا دوستانشان مقایسه نکنید و برایشان توضیح دهید که بقیه آدمها هم خاص هستند اما نباید به خاطر خاص بودنشان به طور متفاوتی با آنها برخورد شود. ممکن است بچهای بپرسد که چرا یک نفر این شکلی است یا اینطوری حرف میزند یا رفتار می کند. برایشان توضیح دهید که چرا آن فرد متفاوت است و بر روی خصوصیات خاص آن فرد تاکید کنید. این به آنها کمک خواهد کرد تفاوتهای آدمها را بپذیرند.
6. بخشش
اگر بخشیدن به بچهها آموزش داده شود، در بزرگسالی انسانهای بهتری خواهند شد. آدمها ممکن است چه خواسته و چه ناخواسته در حق آنها بدی کنند. این چیزی نیست که بتوانیم بچههایمان را به طور کامل در برابر آن حفظ کنیم. اما اگر بخشندگی را یاد بگیرند، محبت و مهربانی را هم یاد میگیرند. وقتی کسی به آنها صدمه میزند، وقتی میخواهند دردشان را ابراز کنند به حرفهایشان گوش دهید اما در آخر برایشان توضیح دهید که کینه نگه داشتن از آن فرد فقط باعث تیرگی آنها میشود. کینه آنها را اسیر خود میکند و به فرد آسیبرسان قدرت بالاتری میدهد. دیگر نخواهند توانست مثل قبل در زندگی خود پیش روند و زندگی شادی داشته باشند زیرا تلخی از درون، آنها را میخورد. سعی کنید به آنها بفهمانید که آن فرد به این علت به آنها صدمه زده است که خودش هم در عمق وجود خود آسیب دیده است. تنها دلیلی که باعث میشود بخواهیم به دیگران آسیب بزنیم این است که بخواهیم با صدمات و آسیبهایی که خودمان خوردهایم کنار بیاییم.
7. شوخطبعی
زندگی پر از فراز و نشیب است. پر از هیجان و همچنین درد است. بچهها در هر موقعیتی خنده را میبینند و در واقعیت باید این را از آنها یاد بگیریم. آنها میتوانند خیلی راحت به عقب برگردند و معمولاً هیچ چیز را جدی نمیگیرند. برای آنها زندگی فقط یک زمین بازی بزرگ است. باید به بچههایتان کمک کنید تا پایات عمر با این طرز تفکر زندگی کنند. وقتی بزرگتر میشوند، با شروع شدن مدرسه و فشار همسالان زندگی سختتر میشود. به آنها نشان دهید چطور میتوانند با خندیدن زندگیشان را بهتر کرده و با جوک تعریف کردن برای هم دیگر انجام فعالیتهای مفرح مثل کتاب خواندن، بازی کردن در پارک یا فقط حرف زدن با همدیگر درمورد زندگی، وضعیت خود را بهتر کنند. اینکه بدانید چه چیز باعث به خنده انداختن یا لبخند زدن فرزندانتان میشود رابطه شما را با آنها قویتر خواهد کرد.
8. نگرش مثبت
داشتن نگرش مثبت در کنار شوخطبعی عالی است. خیلی وقتها زندگی بسیار ناامیدکننده میشود و بعنوان افراد بزرگسال میدانیم که چقدر راحت ممکن است اسیر منفیبافیهای دور و برمان شویم. مخصوصاً وقتی همه چیز آنطور که ما دوست داریم پیش نرود و به آنچه که میخواهیم نرسیم، ایمانمان را برای داشتن فردایی روشنتر از دست میدهیم. بچهها باید با اهمیت داشتن نگرش مثبت در زندگی آشنا شوند زیرا متاسفانه آدمها و اتفاقات زندگی خیلی وقتها موجب ناامیدی آنها خواهند شد. و وقتی این اتفاق بیفتد، اگر نگرشی مثبت داشته باشند، خواهند توانست در زندگی پیش رفته و ایمان داشته باشند که زندگی برایشان شادی به ارمغان خواهد آورد. داشتن نگرش مثبت با داشتن والدینی مثبت شروع میشود. نشان دادن رفتار و نگرش مثبت از جانب شما اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا شما الگوی فرزندانتان هستید. اگر فقط از شما حرفها یا رفتارهای منفی ببینند، آنها هم همانطور رفتار خواهند کرد و برعکس.
9. پشتکار
هیچکدام از ما انسان کاملی نیستیم، به همین دلیل هیچوقت نمیتوانیم کاری را کامل انجام دهیم، مخصوصاً اگر دفعه اولی باشد که آن را امتحان میکنیم. پشتکار به بچهها کمک میکند هیچوقت دلسرد نشده و برای چیزهایی که میخواهند به تلاششان ادامه دهند. وقتی خیلی کوچک هستند کارهایی مثل راه رفتن، بازی کردن، غذا خوردن و از این قبیل را نمیتوانند به خوبی و کامل انجام دهند. اما آنقدر تلاش میکنند که موفق میشوند زیرا هنوز با معنی دلسردی و ناامیدی آشنا نشدهاند. اما این مسئله با بالا رفتن سنشان تغییر میکند. دچار ترسهایی میشوند و شروع به مقایسه خودشان با همسالان خود میکنند. فشارهای مدرسه و درسهایشان هم هست. شما بعنوان والدین آنها باید بطور مداوم تشویقشان کنید که به راهشان ادامه داده، بیشترین تلاششان را به کار گیرند. باید به آنها نشان دهید که چقدر به وجودشان افتخار میکنید. وقتی میبینید خسته و ناامید شدهاند، با هدایت و راهنمایی آنها و سوال پرسیدن از آنها به جای ارائه پاسخ سوالاتشان، به آنها کمک کنید. اگر در سن کم پشتکار داشتن را بیاموزند، در بزرگسالی افرادی پرتلاش و سختکوش شده و یاد میگیرند که در هر کاری نهایت تلاششان را به کار گیرند.
10. عشق
آخرین مورد که البته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، آموزش شور و عشق به فرزندان است: شور زندگی و عشق به مردم و چیزهایی که از آن لذت میبرند. بدون عشق آنها زندگی بسیار عادی و رویاهایی معمولی خواهند داشت. عشق مجموعهای از سایر ارزشهایی است که در بالا ذکر کردیم زیرا باعث میشود هیجان زندگی کردن داشته باشند و آنها را تشویق میکند آدمهای بهتری باشند. با داشتن زندگی سرشار از شور و عشق و اشتیاق و عشق ورزیدن به فرزندانتان به آنها عشق را بیاموزید. برای حتی کوچکترین چیزها اشتیاق نشان دهید. انرژی شما به فرزندانتان منتقل خواهد شد زیرا به این ترتیب میبینند که چقدر زندگی فوقالعاده و عالی است.
ارزشهای دیگری هم هستند که بچهها باید با آنها آشنا شوند اما اینها 10 مورد از مهمترین ارزشهای زندگی بودند که برایتان عنوان کردیم. یادتان باشد بچههای ما نیاز به راهنمایی ما دارند. ما بعنوان والدین آنها، بزرگترین الگوی آنها به شمار میرویم و وقتی خودمان با این ارزشها زندگی کنیم، به آنها کمک خواهیم کرد زندگی خود را به خوبی شکل دهند.
اما بجز این 10 مورد، در زیر مهارت های دیگری را بصورت تیتر وار بیان می کنیم که خوب است به فرزندان خود آموزش دهید:
. گره زدن بند کفش
. شنا
. مسواک زدن و نخ دندان کشیدن دندانها بصورت روزانه
. دوچرخه سواری
. مرتب کردن تخت خواب
. آشپزی
. تماشای تلوزیون و بازی های کامپیوتری بصورت متعادل
. استعمال کرم ضد آفتاب
. دوختن دکمه لباس
. گفتن زمان با یک ساعت غیر دیجیتال
. گرفتن بینی با دستمال
اتو کردن لباسها . انتخاب وعده های غذایی سالم . تعمیر شیر آبی که چکه میکند
. کنترل خود هنگام عصبانیت . حل معما . نقشه خوانی . احترام گذاردن به بزرگترها . عذرخواهی بعد از اشتباه . استفاده از توالت عمومی
. شستن لباسها . کاشتن گل و درخت . داشتن اعتماد بنفس . سخنرانی در یک جمع . استفاده از وسائط نقلیه عمومی بجای خودروی
شخصی . تمیز کردن بهم ریختگی ها . خاموش کردن همه لامپها قبل از ترک خانه . لباس پوشیدن بر طبق مناسبت ها
. چه زمانی "نه" بگویند . سرودن شعر یا غزل . کسب درآمد مشروع . پس انداز پول و خرج هوشمندانه . برقراری تماس چشمی هنگام
صحبت با دیگران . پیدا کردن یک کتاب در کتابخانه . کادو کردن یک هدیه . خواندن روزنامه . زمان گذاشتن برای افراد مستمند . مستقل بودن و تکیه بر خود
. سرفه و عطسه در دستمال شخصی . رهبری کردن یک گروه . آموختن زبان دوم، بخصوص انگلیسی . سوال پرسیدن
. نگهداری از کودک . مدیریت استرس . تمایز خواسته ها از نیازها . فن مذاکره و گفتگو . نوشتن انشاء و مقاله . جمع، تفریق، ضرب و تقسیم
بدون استفاده از ماشین حساب . کنار آمدن با افرادی که علاقه چندانی به آنها ندارند . برخورد با اتفاقات دلخراش . جشن گرفتن و تبریک
گفتن به دیگران . کنار آمدن با ناامیدی و ناکامی در عشق . تعویض یک لاستیک پنچر . استفاده از کپسول اطفاء حریق . پختن کیک . گوش دادن