توجه ویژه به استعدادهای برتر در نظام آموزشی اغلب کشورهای جهان امری پذیرفته شده و مهم است. با توجه به اینکه منافع توجه به این دانشآموزان، تمام جامعه را شامل میشود، ضروری است برای پاسخ به نیازهای آنها برنامهریزی دقیقی شود.
بر اساس تعریف «سند راهبردی کشور در امور نخبگان»، «صاحب استعداد برتر» به فردی اطلاق میشود که با توجه به ویژگیهای ذاتی خود امکان رسیدن به مرحله نخبگی ـ یعنی اثرگذاری بارز در سرعت بخشیدن به پیشرفت و اعتلای کشورـ را داراست.
در ادبیات تخصصی این حوزه، عبارات «استعداد برتر»، «استعداد درخشان»، «تیزهوش» و نیز عبارت «gifted and talented» به دانشآموزانی اطلاق میشود که به موجب توانمندیهای برجستهشان دارای قابلیت یا عملکرد سطح بالایی هستند.
با وجود اختلاف نظر پیرامون مفهوم استعداد برتر و روشهای شناسایی و پرورش افراد واجد این خصوصیت، «توجه ویژه به استعدادهای برتر» در نظام آموزشی اغلب کشورهای جهان امری پذیرفته شده و پراهمیت است، حتی در برخی از تعاریف ارائه شده از دانشآموز تیزهوش، این موضوع مطرح شده است که این دانشآموزان به دلیل قابلیتها و ویژگیهای بسیار متفاوت خود نسبت به دانشآموزان معمولی به برنامههای آموزشی و پرورشی متفاوتی نیازمندند و باید برای آن برنامهریزی ویژهای داشت. سوالی که میتوان در اینجا مطرح کرد آن است که دلیل چیست؟
برای مشاهده ادامه مطلب اینجا http://tizland.ir/show/?id=4497 کلیک کنید
به گزارش تیزلند، به نقل ازخبرگزاری مهر، هرساله بعد از اعلام نتایج کنکور مدارس قبول شدگان و استفاده آنها از موسسه و یا کتابهای کمک درسی خاص سوال بسیاری از دانش آموزان میشود. با اینکه تلویزیون هرساله اصرار دارد که به مخاطبان بگوید که دانش آموزان برتر از هیچ موسسه آموزشی و یا کتاب خاصی نکردهاند و فعالیتهایشان در حد همان مدرسه بودهاست اما با بررسی مدارس محل تحصیل رتبههای برتر کنکور میفهمیم که حضور در این مدارس گرانقیمت یا به اصطلاح لاکچری همه مقدمات لازم برای داشتن یک رتبه حداقل سه رقمی را خودبهخود فراهم میکند. حال این سوال پیش میآید که آیا این موضوع عادلانه است؟
از شهریه 20 میلیونی تا 100درصد قبولی
بعد از اعلام نتایج کنکور سراسری مدارس زیادی رتبه های برترشان را در اندازه های بزرگی چاپ کردند و گل درشت به دیوار مدرسه شان آویزان کردند تا نشان دهند که دانش آموزانشان تا چه میزان توانستهاند از پس اولین غول زندگیشان بر بیایند. بررسی قبول شدگان رشته انسانی 96 یک نکته قابل توجه داشت. رتبههای زیر 10 رشته علوم انسانی یکی درمیان از یک مدرسه مشهورهستند. مدرسهای واقع در شمال شهر تهران که بسیاری از چهرههای شناخته سیاسی و فرهنگی فرزندشان در این مدرسه تحصیل کردهاست تا به اصطلاح مدرسه آقازادهها نیز شناخته شود. یکی دیگر از مدارس غیرانتفاعی شناخته شده نیز قبولیهای کنکورش به همین منوال است. این مدرسه که مخصوص دانش آموزان علوم انسانی است. بیش از 83 درصد از دانش آموزانش در کنکور 96 رتبه زیر 1000 داشتند و همه دانش آموزانش رتبه زیر 2500 داشتند. مدرسهای که طبق گفته دانش آموزانش شهریه ای 20 میلیون تومانی دارد.
باتوجه به اطلاعات استخراج شده از نتایج کنکور امسال سراغ «علی عبدالعالی» استاد دانشگاه و فعال حوزه رفتیم تا بفهمیم آیا این موضوع ناعادلانه نیست؟ و اگر هست چاره چه چیزی خواهد بود؟
تا عدالت اجتماعی اصلاح نشود عدالت تحصیلی وجود ندارد
به نظر من سوال شما اصلا خندهدار است. من و شما بیرون از این مدارس نشستهایم و داریم دربارهشان حرف میزنیم. کافیست یکبار بروید لیست حضور و غیاب این مدرسهها را دستتان بگیرید و ببینید چندنفر از بچههای وزیر و وکیل و نماینده در این مدارس درس میخوانند. من در یکی از این مدارس مدتی درس میدادم. وقتی حضورغیاب میکردم. اسامی بسیار جالب بود. انگار که هیئت روسای کشور را حضورغیاب میکردم. البته اشکال ابدا از این مدارس نیست. اشکال از فرهنگ بی عدالتی حاکم بر جامعه است. بحث فقط شهریه نیست. به طبع این مدارس باتوجه به امکانات خاصی که نسبت به سایر مدارس دارند. از سالن مطالعه تا اردوهای نوروزی در بهترین نقاط کشور. پس عجیب نیست که خیلی بهتر از سایرین نتیجه بگیرند. این موضوع یکی از مشکلات بزرگی ست که کنکور به وجود آوردهاست و باعث تبعیض هرچه بیشتر میان مردم شدهاست. این مدارس تخلف و کلاهبرداری انجام نمیدهند.
تنها چاره اصلاح کنکور از ریشه است
تنها چاره این رفع تبعیض حذف کنکور از ریشه است و باید جایگزین دیگری برایش درنظر گرفته شود. تا زمانی که کنکور به این سبک وجود دارد. این ماجرا ادامه خواهد داشت. بسیاری از مسوولین شعار عدالت اجتماعی میدهند اما خب محل تحصیل فرزندانشان همین مدارس است. باید قبول کرد تا زمانی که عدالت اجتماعی وجود ندارد عدالت آموزشی نیز وجود نخواهد داشت و این ناعدالتی در نظام آموزشی به این شکل خودش را نشان میدهد. مسوولین باید به جای شعار عدالت خودشان هم عامل باشند. یک زمانی در این کشور جنگ بود. عده زیادی از فرزندان مسئولین خارج از کشور مشغول تحصیل بودند. جنگ که تمام شد همان بچهها آمدند و پروژهها و کارها را دست گرفتند و آن مردمی که شهید دادند هیچ سهمی نداشتند. متاسفانه کشور ما در این مساله دچار تعارف شدهاست. و به نظر من تنها راه حل شدن این ماجرا این است که تلاش کنیم مسوولین به فکر اصلاح اساسی کنکور باشند.