یافتههای جدید محققان نشان میدهد، آلودگی هوا علاوه بر بروز آسم، برونشیت، تنگی نفس و حملات قلبی و آلرژیهای مختلف تنفسی، استرس را نیز افزایش میدهد و متابولیسم را از بین میبرد.
این مطالعات از چگونگی تاثیر آلودگی هوا بر هورمونها پرده برمیدارد و به وضوح نشان میدهد که تا چه حد هوای کثیف میتواند بر روی هورمونها تاثیر منفی گذارد.
محققان برای دستیابی به اطلاعات دقیقتر، 55 دانشآموز را برای 12 روز در معرض هوای آلوده قرار دادند و دریافتند، در این زمان میزان هورمون استرس آنها افزایش یافته و متابولیسم آنها نیز بسیار کاهش یافته است؛ این بدین معنیست که میتوان گفت قرارگیری در معرض هوای آلوده منجر به از بین رفتن متابولیسم و در نهایت چاقی میشود.
کارشناسان میگویند این مطالعات کمک میکند تا بیشتر رابطه بین آلودگی هوا و نگرانیهای بهداشتی را درک کنیم و برای اقدامات موثر تصمیمگیری کنیم.
بر اساس آمارهای موجود، سالیانه 3 میلیون نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند که 90 درصد آنان در کشورهای توسعه یافته هستند. در بعضی کشورها تعداد افرادی که در اثر همین عامل جان خود را از دست میدهند بیشتر از قربانیان سوانح رانندگی است و به جز چند کشور معدود، آمار افرادی که در اثر آلودگی هوا جان میبازند روز به روز در حال افزایش است.
همچنین بر اساس گزارش سال 2014 سازمان بهداشت جهانی، حدود 7 میلیون نفر به علت آلودگی هوا در سال 2012 جان خود را از دست دادهاند که این رقم دو برابر پیشبینیها است. از این 7 میلیون نفر، 4.3 میلیون نفر به علت آلودگی هوای خانهها در اثر دود و آلودگی ناشی از سوخت و اجاقهای خوراکپزی نامناسب جان باختهاند.
این آمار همچنین نشان میدهد که بیش از 3 میلیون و 700 هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در فضای بیرونی در شهرها و روستاها در سراسر جهان جان خود را از دست دادهاند.
دکتر "Haidong Kan" از دانشگاه فودان در شانگهای چین و سرپرست تیم تحقیق در پایان گفت: «موادی که از طریق هوای آلوده وارد محیط می شوند دارای ترکیباتی هستند که باعث نابودی بافتهای مختلف بدن خواهد شد.
رشد تکنولوژی و رسانههای جمعی باعث شده است تا در دست همه اعضای خانواده یک گوشی باشد، حتی بعضی از افراد خانواده صاحب چند گوشی هستند که همه آنها هم روشن و فعّال است.
* تلفنهایی که مدام اشغال است
یکی از قابلیتهای گوشی همراه برقراری تماس است. امکان تماس و ایجاد ارتباط با فردی که در نزدیکی شخص قرار ندارد و میخواهد از شرایطش مطلع شود، قطعا یکی از مهمترین هدفهای ساخت گوشی همراه بوده است.
گوشیهای تلفن همراه در کنار مزایای خود امروز به یک مسئله نگرانکننده در بین خانوادهها تبدیل شدهاند؛ زمانی تلفن خانه زنگ میخورد و به قدری صدایش بلند بود که همه اهالی خانه متوجه آن میشدند؛ مشخص بود که کدام فرد خانواده مشغول صحبت کردن با تلفن است و حتی چه کسی پشت خط قرار گرفته و دارد چه حرفهایی میزند و اگر هم بچهها مشغول صحبت کردن با دوستانشان بودند تلفن خانه اشغال میشد و والدین متوجه ارتباط فرزندشان با دوستانشان میشدند و حتی در جریان حرفهایی که بین آنها رد و بدل میشد قرار میگرفتند؛ اما امروز چطور؟
بچهها گوشی تلفن خود را در حالت سکوت قرار میدهند و هنگامی که زنگ میخورد هیچکس متوجه نمیشود؛ اگر شرایطتش را داشته باشند جواب میدهند و اگر موقعیت را نامناسب ببینند، رد تماس میدهند و با یک پیامک اطلاع میدهند که هنگام فراهم شدن شرایط، خودشان تماس خواهند گرفت.
این موضوع در حالی اتفاق میافتد که دیگر والدین از تماس تلفنی فرزندشان با خبر نمیشوند و حتی نمیدانند چه کسی پشت خط قرار دارد و چه حرفهایی بین آنها رد و بدل میشود و همین موضوع، شروع نگرانیهای تماسهای سر وقت و بیوقت است؛ شک کردن به اینکه اصلاً چرا گوشی تلفن همراه باید در حالت سکوت باشد، مگر چه کسی قرار است زنگ بزند و چه حرفهایی رد و بدل خواهد شد که پدر و مادرها برای شنیدن آنها غریبه هستند.
سادهترین امکانات تلفن همراه امروز باعث دردسرهای فراوانی شده که تبعات آن تا ماهها و حتی سالها همراه فرد است.
* سکوتی که جلب توجه نمیکند
پیامکها از دیگر قابلیتهای تلفن همراه هستند؛ هزینه کمتر آنها نسبت به تماس باعث محبوبیت این قابلیت به خصوص در بین نوجوانان شده است. یکی دیگر از ویژگیهای مهم این قابلیت این است که فرد با فرستادن پیامک دیگر مجبور به صحبت کردن نیست و اینگونه کسی متوجه وی نمیشود.
از طرفی با آمدن شبکههای اجتماعی نظیر تلگرام، فرستادن پیامک از این طریق بسیار بیشتر شده است.
*بیش از یک میلیارد نوجوان در آستانه کمشنوایی قرار دارند
یکی دیگر از قابلیتهای تلفن همراه، مدیا پلیر است که امکان پخش موسیقی را به فرد میدهد؛ امروز به وضوح در سطح جامعه میبینیم که جوانان و نوجوانان به خصوص قشر دانشآموز وقت زیادی را میگذارند تا آهنگ مدنظر خود را در گوشی تلفن همراه بریزند تا بتوانند مسیرهای رفت و آمد را با گوش دادن به موسیقی سپری کنند؛ البته نه تنها مسیر رفت و آمد بلکه ساعتهای زیادی برای گوش دادن به موسیقی هدر میرود.
گاهاً حتی در مدرسه دانشآموزان با استفاده از هندزفری موسیقی گوش میدهند و شبها قبل خواب هم مشغول گوش دادن به موسیقی هستند؛ این در حالی است که آنها نه تنها به خودشان بلکه به دیگران هم آسیب میزنند.
مردمی که صبحگاه در مترو، اتوبوس و خیابان به ناچار مجبورند موسیقی افرادی را گوش بدهند که صدای بلند آهنگهایشان فضای عمومی را پر کرده است؛ حالا بماند که این موسیقیهایی که از هندزفری پخش میشود چه تاثیراتی بر سلامت جسمی و روحی نوجوان میگذارد.
البته ناگفته نماند محتوایی که وارد حافظه تلفن همراه میشود، همیشه هم موسیقی نیست؛ تعدادی از دانشآموزان از این قابلیت برای گوشی دادن به زبان خارجی و یا زبانهای دیگر استفاده میکنند.
آسیبهای هندزفری وقتی شدّت میگیرد که نوجوانان نه تنها برای موسیقی بلکه برای صحبت کردن هم از هندزفری استفاده میکنند.
سازمان بهداشت جهانی در گزارش تکاندهندهای پیشبینی کرده است، بیش از یک میلیارد نوجوان در جهان به دلیل گوش دادن به موسیقی با صدای بلند، در خطر قرار گرفتن در فهرست بیماران کمشنوا و حتی ناشنوا در سالهای آتی قرار دارند.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی تا کنون 43 میلیون نفر در گروه سنی 12 تا 35 سال، به دلیل گوش دادن به موسیقی با صدای بلند و استفاده طولانیمدت از هدفون ناشنوا شدهاند؛ آماری که به گفته سازمان بهداشت جهانی به طور روزانه در حال افزایش است.
بر اساس این گزارش، طی تحقیقات و مطالعاتی که در این زمینه انجام شده گوش دادن به صداهای بلند در طولانی مدت باعث به وجود آمدن تومور مغزی و افزایش حمله قلبی میشوند.
* فیلمبرداری جای امدادرسانی را گرفته است
از طرفی دوربین پیشرفته و باکیفیت گوشیهای تلفن همراه همه افراد را تبدیل به عکاس و فیلمبردار کرده است؛ اگر استفاده درست و بجا باشد، دوربین گوشی همراه، خیلی هم وسیله خوبی برای ثبت خاطرات است اما اگر قرار باشد فرد نداند کجا و چگونه از آن استفاده کند، در پس هر حادثه تلخ و ناخوشایندی از دوربین موبایلش استفاده میکند تا عکسبرداری و فیلمبرداری کند؛ فارغ از اینکه او با این کار اشتباهش باعث به خطر افتادن جان فرد یا افرادی شده است که نه تنها کمکی به نجات آنها نمیکند بلکه مانع امدادرسانی هم شده است.
نمونههای این حادثه را کم در اطراف خودمان ندیدیم، مردم به جای کمک به حفظ جان افراد گرفتار با گوشیهای تلفن همراه مشغول عکسبرداری و حتی سلفی گرفتن هستند و جان همنوعانشان در آن لحظه هیچ ارزشی برایشان ندارد.
*انتخاب گوشهای خلوت برای تماشای فیلم
یکی دیگر از مسائلی که باعث دغدغههای فراوان شده است، پخش فیلم از طریق گوشی تلفن همراه است؛ کسی چه میداند دانشآموزان و نوجوانان که هندزفری در گوش گذاشتهاند و در گوشهای خلوت نشستهاند و یا حتی سر خود را زیر پتو بردهاند مشغول دیدن چه فیلم و کلیپی هستند!
قبلاً با دستگاههای ویدئو و سیدی همه اعضای خانواده در کنار هم مینشستند و فیلم تماشا میکردند و حتی اگر فرزند خانه به تنهایی میخواست فیلمی را تماشا کند، به یکباره یکی از اعضای خانواده وارد میشد و زمان میبرد تا دستگاه خاموش شود و سیدی از دستگاه خارج شود؛ اما امروز به محض اینکه کسی بخواهد نگاه به فیلم در حال پخش کند به سرعت برق و باد میتوان برنامه را بست و هیچکس هم از اینکه چه فیلم و یا کلیپی در حال پخش بود، آگاه نشود.
حالا بگذریم از اینکه گوشی چندین رمز دارد و به جزء خود شخص کسی نمیتواند به برنامههای داخل گوشی تلفن همراه ورود پیدا کند.
* غفلت از خانواده و اطرافیان
بازی یکی دیگر از قابلیتهای تلفن همراه است که این روزها به مسئله مهّمی تبدیل شده است؛ اگر قرار باشد آنلاین بازی نکنند، باید از بازیهایی که داخل گوشی تلفن همراه ریخته شده و نیازی به اتصال به نت ندارد، استفاده کنند و همینطور ساعتها را پای گوشی تلفن همراه برای بازی کردن هدر بدهند و از همه اعضای خانواده و اطرافیان غافل شوند.
* پرداخت پول برای دستیابی به رتبه بالاتر
بازیهای آنلاین هم که به لطف اینترنت پرسرعت بین دانشآموزان شایع شده است، علاوه بر اینکه نوجوان را برای افزایش رتبه بازی تحریک به پرداخت پول میکند، اخلاقیات را نیز با نوع پوشش و ارتباطات در برخی بازیها هدف گرفته است.
* ساعتهایی که برای برنامهها هدر میرود
گوشیهای اسمارت پُر از اپلکیشنهای متنوع هستند؛ هر روز هم یا جایگزینهای جدیدی برای آنها در نظر گرفته میشود یا به روز میشوند؛ برنامههایی که بعضا برای نصب آنها باید مبلغی را نیز هزینه کرد. علاوه بر این موضوع، تعداد زیاد برنامهها و تنوع آنها باعث شده که افراد ساعتهای زیادی را برای سردرآوردن از آنها هدر دهند.
* مرزهایی که از بین میروند
شاید اینترنت بزرگترین معضل گوشیهای موبایل باشد، اینترنت پرسرعت که به لطف شرکتهای ارتباط سیار در اختیار همه قرار گرفتهاند و مرزها را شکستهاند.
دانشآموزان و نوجوانان با تقریباً روزی 10 ساعت سیر کردن در گوشی تلفن همراه بخش عمدهای از ساعتهای خود را در فضای مجازی سپری میکنند، در حالی که با هندزفری، موسیقی گوش میدهند، شبکههای مجازی هم رصد میکنند و انواع تصاویر، فیلمها و حتی متنهای نامناسب هم رویت میکنند.
*** رمزهای متعدد گوشی تلفن همراه
فضای مجازی و ارتباطگیریهای گسترده بهوسیله آن موجب شده اصطلاح «گوشی یک وسیله شخصی است»، نقل زبان دانشآموزان و نوجوانان شود؛ به راستی چه چیزهایی در گوشی آنها وجود دارد که لازم به داشتن چندین رمز است؟
اوقات فراغت دانشآموزان چرا باید با محتوای منفی گوشیهای تلفن همراه به هدر برود؟ ما باید انتظار چه نسلی را در آینده داشته باشیم؟ بیانصافی نمیکنیم و یادآوری میکنیم که همه اینطور نیستند؛ تعدادی هم واقعاً استفاده درست و مثبت از این وسیله ارتباطی میکنند، مثلا بعضی از دانشآموزان برای تکالیف مدرسه خود از اینترنت استفاده میکنند و با جستوجوی مطالب در این فضا، اطلاعات زیادی کسب میکنند؛ اما تعداد آنها چند نفر است؟
* استفاده 400 میلیونی از اینستاگرام
تلگرام و اینستاگرام حالا به بخش جدانشدنی از زندگی نوجوانان و دانشآموزان تبدیل شده است؛ با یک جستوجوی ساده به قدری با تصاویر نامناسب روبهرو میشوی که اگر کنترلی بر روی خودت نداشته باشی، به جستوجوی بیشتر هم تحریک میشوی.
بر اساس آماری که یک سایت آمریکایی در سال 2017 از تعداد کاربران اینستاگرام منتشر کرد، روزانه حداقل 400 میلیون نفر از این شبکه اجتماعی برای انتشار عکس و بالغ بر 250 میلیون نفر نیز از قابلیت "استوری" اینستاگرام استفاده میکنند.
بر اساس آمار این سایت، 78 میلیون نفر از جمعیت آمریکا نیز به طور ماهانه از اینستاگرام استفاده میکنند.
تلگرام، واتسآپ و دیگر برنامههای چت هم باعث شدهاند تا دختر و پسر در گروههایی عضو شوند که بدون هیچ شناختی نسبت به هم، از هر دری صحبت کنند و با پخش تصاویر نامناسب زمینه رفتارهای غیراخلاقی را فراهم کنند.
دختر و پسر با دروغهای رنگارنگ از وضعیت ظاهر، تحصیل و خانواده خود با یکدیگر ارتباط میگیرند. علاوه بر خشونتی که از طریق بازیهای رایانهای، روان نوجوانان را تهدید میکند، اعتیاد و گرایش به مواد مخدر و حتی داروهای روانگردان از نتایج ورود به فضای مجازی است.
عدهای از طریق فضای مجازی اقدام به فروش مواد مخدر و قرصهای روانگردان میکنند و در واقع این جدیدترین شیوه آنهاست.
یکی از مسائل مهمی که در مدارس به دانش آموزان یاد نمی دهند و بار آموزشی اش به طور کامل بر دوش والدین افتاده مدیریت مالی است. مدیریت مالی امری است که اگر فرد در کودکی و نوجوانی آن را نیاموزد در بزرگسالی با مشکل مواجه خواهد شد. این مسئله غالبا از راه پول توجیبی دادن به کودکان صورت می گیرد. یعنی والدین مبلغ مشخصی را به شکل منظم و بدون شرط و شروط در اختیار فرزند قرار می دهند.
مقدار پول توجیبی
روشن است که مبلغ پول توجیبی با توجه به سن فرزند و با توجه به وضعیت عمومی قیمت ها باید تعیین شود به این معنا که نه آن قدر کم باشد که نتوان نام پول بر آن گذاشت و نه آن قدر زیاد که فرزند در دام ولخرجی بیفتد و ارزش پول را نفهمد.
انواع پول توجیبی
در میان خانواده ها دو نوع پول توجیبی مرسوم است. برخی ها مخارج اصلی فرزند را برعهده می گیرند و مبلغی متوسط در اختیار او قرار می دهند. بعضی ها مبلغ زیادی به فرزندشان می دهند و تمام مخارجش از جمله هزینه های لباس، کفش، وسایل مدرسه، کرایه های رفت و آمد و... را بر عهده ی خودش می گذارند.
این نوع پول توجیبی یک جنبه مثبت و یک جنبه منفی دارد. جنبه مثبتش این است که فرزند نیاز به برنامه ریزی بیشتری پیدا می کند و مدیریت مالی را به شکل بهتری می آموزد. همچنین از وضعیت گرانی و قیمت اشیای مختلف مطلع می شود و می فهمد که پول هرچقدر هم که زیاد باشد زود تمام می شود.
جنبه منفی اش این است که شاید فرزند نتواند اولویت ها را تشخیص دهد و در نتیجه به جای خرید وسایل ضروری، هزینه های بیهوده ای برای خودش بتراشد. مثلا شاید کفشش پاره شده باشد یا نیاز به کتاب و دفتر داشته باشد اما پولش را خرج اسباب بازی کند.
در این زمینه بهتر است والدین تا وقتی کودکشان کم سن و در دوره ی ابتدایی و راهنمایی است از شیوه ی اول پول توجیبی استفاده کنند و بعد در دوره دبیرستان روش دوم را در پیش بگیرند.
فواید پول توجیبی
شکی نیست که دادن پول توجیبی به فرزندان امری مهم است و تاثیر مستقیمی بر آینده مالی آنها دارد.
در بخش اصلی این یادداشت می خواهیم چند نمونه از فواید این کار را مطرح کنیم:
یادگیری مدیریت
فرزند می داند که گاهی خواسته هایش زیاد و نامحدودند اما پولی که برای تامین خواسته ها در اختیارش هست اندک و محدود است. او در این وضعیت ناچار می شود که اولویت ها را بررسی کند و بی گدار به آب نزند تا بتواند به بهترین شکل از پول هایش بهره ببرد نه اینکه با خرید چیزهای غیر ضروری بی پول شود.
پس انداز
آشنایی با مفهوم مهم پس انداز از اصلی ترین فواید پول توجیبی دادن به کودک است. او به مرور می آموزد که برای خرید چیزهای بهتر و ارزشمندتر باید قید خرید چیزهای بی ارزش را بزند تا با جمع کردن پول هایش بتواند به خواسته اش برسد. همچنین می آموزد که همیشه باید مقداری پول برای روز مبادا ذخیره کند تا اگر روزی به طور ناگهانی نیاز به پول پیدا کرد دستش خالی نباشد.
احساس استقلال
نیاز به مستقل شدن احساسی است که در همه فرزندان به ویژه نوجوانان وجود دارد. آن ها دوست دارند خودشان تصمیم گیرنده امور زندگی شان باشند و کسی برایشان تعیین تکلیف نکند. پول توجیبی حس استقلال را برای فرزندان به ارمغان می آورد به گونه ای که آن ها احساس می کند در بخش هایی از زندگی شان دیگر نیازی به پیروی کامل از والدین ندارند و می توانند طبق نظر خودشان رفتار کنند.
جلوگیری از زیاده خواهی
همه کودکان و نوجوانان گاهی توقعاتی دارند که تامین آن ها برای والدین سخت است. پول توجیبی باعث می شود که فرزند یاد بگیرد اگر توقع خرید وسیله ای گران و خارج از چارچوب دارد باید خودش برای تامین هزینه اش دست به کار شود و انتظارات بیجا از والدین نداشته باشد.
فهمیدن ارزش پول
ارزش پول فقط در سایه محدودیت پول فهمیده می شود. نفهمیدن ارزش پول عامل اصلی ولخرجی و تنگدستی است. کودک با دریافت پول توجیبی می فهمد پول چیزی نیست که به آسانی به دست بیاید و در نتیجه به مرور می آموزد که باید با مدیریت صحیح آن را حفظ و خرج کند.
دو نکته
1- حتما فرزندتان را با مفهوم بخشندگی و کمک به ناتوانان آشنا کنید از او بخواهید همیشه بخشی از پولش را به نیازمندان ببخشد و با پرهیز از خساست، انسانیت خود را تقویت کند.
2- بعضی از کودکان حاضر به دریافت پول توجیبی نمی شوند و به والدین می گویند "هروقت چیزی خواستم شما برام بخرید" این امر غالباً به دلیل کمبود اعتماد به نفس در کودک رخ می دهد. او از طرفی می خواهد از زیر بار مسئولیت مدیریت مالی شانه خالی کند و از سویی دیگر نمی خواهد با دریافت یک مقدار مشخص پول، خواسته هایش را محدود کند. والدین در این موقعیت باید به فرزندشان انگیزه بدهند و به او بگویند که از پس مدیریت مالی بر می آیند و نباید وابستگی کامل به پدر و مادر داشته باشد.
در این فایل صوتی به تماشای گفتگوی آقای مجتبی طالب، مشاور سرزمین تیزهوش ها، و آقای عادل طالبی، مدیر مسئول سرزمین تیزهوش ها، بنشینید و در مورد انتخاب مدرسه ی مناسب راهکارهایی را بشنوید.
برخی از نکاتی که در این فیلم پیرامون آن صحبت می شود:
* برای انتخاب مدرسه ابتدا فرزندتان و شرایط خانوادگی خود را بسنجید.
* در انتخاب مدرسه ی ابتدایی به فرزند خودتان کاری نداشته باشید و به دانش آموزان دیگر مدرسه توجه کنید.
* در انتخاب مدرسه برای پایه های بالاتر، باید به ویژگی های فرزند خود توجه کنیم. همچنین کیفیت درس، فاصله ی مدرسه تا منزل، رزومه ی موسس مدرسه و ... از نکاتیست که باید در نظر گرفته شود.
فرزند شما باید از نظر درسی، مالی، فرهنگی، مذهبی و ... با دانش آموزان دیگر و شرایط حاکم بر مدرسه همگون باشد.
باید دقت کنید آماری که مدرسه به شما می دهد مربوط به چه دوره ای است.
آزمون ورودی بعضی از مدارس کیفی است و دانش آموز را از نظر کیفی بررسی می کند.
امیدواریم با دیدن این فیلم بتوانید بهترین تصمیم را پیرامون انتخاب مدرسه ی مناسب بگیرید.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش، عبدالرسول عمادی با اشاره به شروع امتحانات نهایی دانش آموزان از سوم خرداد ماه گفت: باتوجه به اتمام امتحانات نهایی در تاریخ 25 خرداد ماه، نتایج این امتحانات در10 روز آینده اعلام می شود.
وی ادامه داد: دانش آموزان میتوانند تا یک هفته پس از اعلام نتایج در صورت اعتراض به نمره یک امتحان به مدرسه خود مراجعه کنند تا به اعتراض آن ها رسیدگی شود.
رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه درخواست تصحیح مجدد به حوزه تصحیح اوراق ارسال میشود گفت: برگههای امتحانی که به آنها اعتراض شده باشد، مورد بازبینی قرار میگیرند و در صورت دارابودن اعتراض، مراحل بعدی کار انجام خواهد شد.
همانطور که میدانید اصولا تحقق هر هدف بزرگی نیاز به تلاش های متمادی و مستمر و برنامه ریزی دارد . قبولی در کنکور هم یکی از اینهاست . مسلما افراد برای آنکه موفقیت خود را در کنکور تضمین کنند باید در یک بازه ی زمانی مناسب به مطالعه بپردازند تا از قطعی شدن آوردن رتبه ی خوب مطمئن شوند اما افرادیکه بدلیل مشکلاتی نتوانستند مطالعه کنند چه؟ آیا راه حلی برای انها وجود دارد؟؟
هنوز هم میتوانید
تجربه ی چند ساله نشان داده است چه بسا افرادی که ماهها مطالعه کردند اما نتیجه نگرفتند و برعکس برخی فقط چند ماه کوتاه مطالعه ی مفید داشتند و اتفاقا به رتبه های خوبی نیز رسیدند. اینکه وقت کم است بهونه ای بیش نیست. اگر تا الان خوب درس نخوانده اید باید بدانید که با داشتن پشتکار و انگیزه براحتی میتوانید جلو بروید . درواقع برای شما این اراده و عشق به هدف بزرگی که دارید نیروی محرک فوق العاده بزرگی خواهد بود که شاید برای افراد عادی این حس و نیرو قابل لمس نباشد .
شجاع باشید و خود را اثبات کنید
سعی کنید ترس را کنار بگذارید . از اینکه در آینده چه پیش خواهد آمد و اینکه آیا در زمان مناسب درسها تمام میشود یا نه دوری کنید! بخاطر خودتان افکار منفی را از خود دور کنید. مهم ترین نکته همین دور کردن افکار منفی و جایگزین کردن افکار مثبت و روحیه بخش است . باید در طول شبانه روز بطور مداوم مشغول درس باشید و به خود بگویید من تمام تمرکز و حواسم در مطالعه است و به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنم. نگذارید زمان مطالعه ی شما به افکار منفی بگذرد. بدنبال اثبات خود و تواناییهایتان باشید. اگر میدانید که میتوانید اجازه ندهید حرفهای اطرافیان شما را مایوس یا ناامید کند! به آنها نشان دهید که از پس انجام کارهای بزرگ برخواهید آمد و میتوانید اثبات کنید که آنها در اشتباه هستند!
تلاش خود را بکنید
جمله ای که بارها و بارها به دانش آموزان میگوییم اینست که خب ! تو تلاشت را بکن و هر آنچه که نیرو و توانایی داری در این راه به کار بگیر و تو باید در آخر کار بتوانی با قدرت این جمله را بگویی ((من آنچه در توان داشته ام ، انجام داده ام)). مهمترین نکته اینست که انسان به کار خود رضایت داشته باشد و بداند که تمام توان خود را به کار بسته است و جالب اینجاست اگر اینطور عمل کند حتی اگر به فرض محال به نتیجه ای که میخواهد نرسد بازهم از عملکرد خود رضایت دارد .
اگر اعتماد به نفس ندارید درس نخوانید!
حتما دیده یا شنیده اید که سر جلسه ی کنکور بعضی داوطلبان از استرس زیاد غش میکنند! و چه بسا در سالهای گذشته دانش آموزانی که میتوانستند به رتبه های عالی برسند اما بدلیل اضطراب شدید کنکور را خراب کردند و نتیجه ی سالها درس خواندن آنها فدای عدم اعتماد به نفس شان شد! آیا داشتن استرس به این صورت و از دست دادن فرصت منطقی است؟! پس یا با اعتماد به نفس مطالعه کن یا مطالعه را کنار بگذار چون چنین درس خواندنی در نهایت به موفقیت ختم نمیشود! همانطوری که حضرت علی (ع) میفرمایند : از دست دادن فرصت اندوه بار است.
باید! اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و مثل یک سرباز شجاع وارد میدان کارزار و رقابت شوید. باید خود را در بهترین جایگاه ها ببینید و بدانید که لیاقت و توانایی رسیدن به هر چیزی را دارید . به خود افتخار کنید سرتان را بالا بگیرید و با غرور و اطمینان تلاش کنید و بدانید :
((هر چقدر تلاش شما خالص تر و بیشتر باشد، خداوند هم تقدیر بهتری برایتان رقم خواهد زد))
نکات مهم برای فرصت باقیمانده تا کنکور
1- سعی نمایید در مکان های عمومی مانند اتوبوس، مترو و .... تردد ننماید تا از ابتلا به بیماری های مسری در امان باشید. حتما در حالت قرنطینه قرار بگیرد و حد الامکان از افراد بیمار، حتی اعضای خانواده فاصله بگیرید. خانم ها نیز باید در جلسه آزمون هیچ مشکلی نداشته باشند و از برخی مواردی که حالات طبیعی آنها را بر هم می زند اجتناب نمایند؛ راهکارهایی نیز برای این امر وجود دارد.
2- از خواندن مطالب جدید اجتناب نمایید. دیگر زمان خواندن مطالب جدید سپری شده است.
3- سعی نمایید از افراد یا موقعیت هایی که استرس شما را افزایش می دهند دوری نمایید
4- حتما تا چند روز باقیمانده صبح زود از خواب بیدار شوید و مانند کنکور تست زدن را آغاز نمایید.
5- تست های سال های اخیر را با در نظر گرفتن شرایط کنکور مرور نمایید. در این مرحله به زمان بندی، ترتیب دروس، تغذیه در بین تست زدن، سردی و گرمی هوا، نشستن و ... توجه نمایید.
6- در تست زدن در این روزها این نکته بسیار مهم را به یاد داشته باشید که شما ممکن است که تست بعضی سال ها را بسیار خوب و برخی دیگر را بسیار بد بزنید در حالت اول مغرور نشوید و باعث نشود که شما کنکور را دست کم بگیرید و در حالت دوم نا امید نشوید و باعث نشود که اعتماد به نفس و امید خود را از دست بدهید . این خاصیت کنکور است.
7- نکات و خلاصه های خود را مرور نمایید. البته تنها و تنها مرور نه خواندن جهت یادگیری عمیق.
8- حتما تغذیه مناسبی داشته باشید. به گونه ای که کمبود ویتامین یا مواد معدنی یا سایر موارد را نداشته باشید تا در سیستم بدن شما اختلالی ایجاد نشود. حتما حتما از همین اکنون تمرین نمایید که هر 1 ساعت از کنکور تنها و تنها 60 ثانیه آن را بدون فکر کردن به سوالات به تغذیه اختصاص دهید. حتما در روز کنکور آب و شکلات و بادام و پسته و سایر خوراکی هایی که خوردن آنها سریع و شما به آن علاقه مند هستید همراه داشته باشید.
9- ورزش و تمرین صبحگاهی انجام دهید. د رحد نرمش نه ورزش سنگین که عوارضی نظیر گرفتگی عضلات را در پی داشته باشد.
10- در روز کنکور حتما لباس گرم بپوشید. دو حالت رخ خواهد داد یا محل امتحانی شما سرد خواهد بود که مشکلی نخواهید داشت ولی در صورت گرم بودن شما لباس خود را از تن درمی آورید(بدیهی است حتما باید لباس هایی باشد که پوشیدن و درآوردن آن راحت باشد و همچنین حتما دارای شئونات بوده که منعی نداشته باشد)
11- وسایلی نظیر مداد و تراش و پاک کن و ...... که مورد نیاز کنکور است را همراه داشته باشید.
نکته بسیار مهمتر این که اگر به هر دلیلی شما موفق نشدید که کنکور را آن گونه که باید و شاید پاس نمایید:
- ممکن است شما این گونه تصور کنید و واقعی نباشد. یعنی چون شما ایده آل فکر می کردید حال با تنها ندانستن چند تست فکر می کنید که کنکور بسیار بد بوده است این در حالی است که رتبه های برتر میانگین آنها 50 تا 60 است یعنی نزدن حدود 40 درصد سوالات نیز باعث نخواهد شد که شما رتبه 1 نشوید.
- یا واقعی خواهد بود که در آن صورت ناراحتی آن تنها یک هفته خواهد بود و پس از آن شما موضوع را فراموش و مجددا شروع خواهید کرد. مطمئن باشید اطرافیان دغدغه و زمان کافی برای مدت ها در مورد ناکامی شما فکر کردن ندارند. پس راحت باشید.
آنچه که عملکرد بالا را از عملکرد پایین جدا می سازد، نوعی بارقه الهی نیست. یافته های اخیر نشان می دهند که عواملی بسیار خسته کننده تر (ولی در نهایت قابل کنترل تر) وظیفه این جداسازی را بر عهده دارند. با کنترل همه شرایط، می توان این عوامل را تلاش نامید. روی تمرین هایی که انجام می شود، تامل کنید. از منظر روان شناختی، تلاش، قسمتی از اراده است که روی توجه فرد متمرکز است و علاوه بر آن، وظیفه تقویت این تمرکز را هم بر عهده دارد.
در ضمن، تلاش، فعالیت هایی مثل کنترل حرکت های ناگهانی و توانایی مداوم برای به تاخیر انداختن خشنودی را شامل می شود. به نظر می رسد مثل کارکرد اجرایی، از عناصر خاصی تشکیل شده است. چگونه می توانید متوجه شوید که فرزندتان چنین تلاشی را انجام می دهد؟ به طرز شگفت آوری این امر بستگی به این دارد که چگونه تشویقش کنید. شیوه تشویق تان مشخص می کند که در آینده، کودک تان چه درکی از موفقیت خواهد داشت.
در اینجا نمونه هایی می آوریم تا نشان دهیم والدین کجا مرتکب اشتباهاتی مشابه می شوند. یکی از این اشتباهات، اغلب ناراحت کننده ترین چهره ها را به وجود می آورد؛ به گونه ای که معلم کودک هم می تواند آن را ببیند: کودک باهوشی که از یادگیری و آموختن متنفر است. مثالی که در این زمینه به آن می پردازیم در مورد اتان، پسر سختکوش یکی از اساتید برجسته دانشگاهی سیاتل است.
والدین اتان دائم به او می گفتند که چگونه باید تبدیل به متفکری برجسته شود: «تو خیلی باهوشی! هر کاری که بخواهی می توانی انجام دهی اتان. ما به تو افتخار می کنیم.» هر وقت امتحان ریاضی، دیکته یا هر امتحان دیگری داشت این جملات را به او می گفتند.
مداوم و با بهترین نیات دستاوردهای اتان را به بعضی ویژگی های ذاتی قدرت فکری اش، ربط می دادند. محققان به این کار «توسل به ذهنیت های ثابت» می گویند. پدر و مادر اتان اصلا نمی دانستند که این شکل از تشویق چقدر مضر است.
اتان کوچک به سرعت یاد گرفت که هیچ پیشرفت آکادمیکی نیازمند تلاش نیست؛ بلکه به استعدادی نیاز دارد که او آن را دارد. وقتی وارد دبیرستان شد، از موضوعاتی که نیاز به تلاش داشتند، فرار می کرد. دیگر نمی توانست موفق شود و برای اولین بار اشتباهاتی مرتکب شد ولی این اشتباهات را به عنوان فرصتی برای پیشرفت نمی دید. با وجود این، اتان پسر باهوشی بود چون به طرز عجیبی می توانست همه چیز را درک کند ولی اگر چنین توانایی نداشت، این مفهوم به ذهن می رسید که دیگر باهوش نیست.
به این علت که اتان نمی دانست چه عواملی باعث موفقیت اش می شود، وقتی شکست می خورد هم نمی دانست چه کار باید انجام دهد. خیلی از مواقع قبل از این که دلسرد شوید و افسردگی به سراغ تان بیاید، لازم نیست که همه چیز را خراب کنید. اتان کاملا به سادگی دست از تلاش کردن کشید و نمراتش افول کرد.
چه اتفاقی می افتد وقتی به کودک تان می گویید: «تو خیلی باهوشی.»
تحقیقات نشان می دهند که ماجرای تاسف انگیز اتان نمونه ای از کودکانی است که مدام برای خصوصیات ثابت شان تشویق می شوند. اگر کودک تان را به این شیوه تشویق می کنید، احتمالا این سه اتفاق می افتد:
اول، کودک تان شروع به دیدن اشتباهاتش به عنوان شکست می کند به این علت که شما به او گفته اید موفقیتش ناشی از برخی توانایی های ثابتش بوده؛ بدون این که بخواهد روی آنها کنترلی داشته باشد. کودک شما به این فکر خواهد کرد که شکست هم حقیقتی ثابت و بلاتغییر است؛ از این رو شکست را به عنوان ناتوانی خودش می بیند و موفقیت را به عنوان استعداد می بیند، در حالی که می تواند آن را نتیجه تلاش های خودش بداند.
دوم، شاید به عنوان عکس العمل به اتفاق نخست، بیشتر بخواهد که باهوش تر به نظر بیاید تا این که واقعا دنبال یادگیری موضوعی باشد. اگرچه اتان پسر باهوشی بود، ولی بیشتر تلاشش در این جهت بود که خودش را برای کسانی که به او اهمیت می دادند، باهوش نشان دهد و به فرایند یادگیری، کمتر توجه می کرد.
سوم، کودک شما، دیگر چندان مایل نخواهد بود که دلیل کمبودهایش را متوجه شود و تلاشی انجام دهد. چنین کودکانی، اوقات وحشتناکی را به منظور اعتراف به اشتباهات شان، سپری می کنند و به سادگی در معرض خطرِ شکست خوردن قرار می گیرند.
در عوض چنین چیزی باید گفت: «تو واقعا سخت تلاش می کنی.»
پدر و مادر اتان چه کار باید می کردند؟ تحقیقات راه حل ساده ای را پیش روی ما می گذارد. به جای تشویق کردن اتان به خاطر هوشش باید برای سختکوشی اش تشویقش می کردند. در ضمن نباید به او می گفتند: «ما به تو افتخار می کنیم چون تو خیلی باهوشی.» بلکه بهتر بود می گفتند: «ما به تو افتخار می کنیم که این قدر سخت تلاش می کنی.» این جملات بیشتر معطوف به تلاش های قابل کنترل است تا به استعدادهای غیرقابل تغییر. به چنین عملی تشویق به «ذهنیت رشد» می گویند.
بیشتر از 30 سال مطالعه نشان می دهد کودکانی که با شیوه «ذهنیت رشد» تربیت می شوند، نسبت به آن دسته از همسالانشان که با شیوه «ذهنیت های ثابت» پرورش پیدا می کنند، نمرات بالاتری در موفقیت های آکادمیک کسب خواهند کرد. در ضمن در زندگی بزرگسالیشان، عملکرد بهتری دارند. تعجب آور نیست. کودکان رشد یافته با ذهنیت رشد، نگاه جدیدی به شکست دارند و اشتباهاتشان را دوباره تکرار نمی کنند. آنها اشتباهاتشان را به عنوان مسائلی می بینند که به سادگی قابل حل است؛ بعد دوباره به کارشان ادامه می دهند.
در آزمایشگاه و همین طور در مدرسه، به نسبت، کودکان رشد یافته با این ذهنیت، وقت بیشتری را صرف وظایف مشکل تر می کنند و در بیشتر مواقع از عهده این وظایف بر می آیند. کودکانی که مدام برای سختکوشیشان تشویق می شوند به نسبت کودکانی که برای هوششان تشویق می شوند، 50 تا 60 درصد مساله های خیلی سخت ریاضی را با موفقیت حل می کنند.
کارول دیوک، محققی برجسته، این موضوع را در مورد عده ای از دانش آموزان بررسی کرد. آنها از نظراتی مثل «بهتر است سرعت کارم را کم کنم و تلاش کنم تا این موضوع را کشف کنم» و همین طور از جملات خوشایندی مثل «چالش را دوست دارم» استفاده زیادی کرده بودند. به این علت که معتقد بودند اشتباهاتشان به خاطر تلاش کم است نه نداشتن توانایی یا استعداد. دانش آموزان می دانستند که اشتباهاتشان با تلاش شناختی بیشتری، به سادگی قابل جبران است.
بچه هایی که به واسطه تلاش هایشان تشویق می شدند، نسبت به بچه هایی که به واسطه هوششان تشویق می شدند، 50 درصد بهتر مسائل ریاضی را حل می کردند.